غرب آسیا

آخرین مطالب تحلیلی
بدعهدی های رژیم؛
نقض آتش بس یا بهانه ای برای جنگ
درحالی که میانجیگران تلاش می‌کنند آتش‌بس بین حماس و رژیم صهیونیستی در غزه را برای مدت طولانی حفظ ‌کنند، مقامات تل‌آویو در دهمین روز این آتش‌بس بار دیگر توافقات را زیر پا گذاشته و حملات هوایی جدیدی را ‌علیه بخشهای مختلف غزه آغاز کردند.‌ رسانه‌های عبری روز یکشنبه گزارش دادند که در پی انفجار یک خودروی زرهی اسرائیل در رفح، دو نظامی ‌صهیونیست کشته و دو نفر دیگر زخمی شدند. همچنین بر اساس گزارشها درگیریهایی بین نیروهای حماس ‌ونظامیان اسرائیل رخ داده است. بر اساس گزارشها اصل ماجرا این بود که نیروهای امنیتی حماس قصد داشتند ‌با عناصر باند مزدور «یاسر ابوشباب» درگیر شوند که نظامیان ارتش صهیونیستی برای نجات عناصر این گروه ‌مداخله کرده و با مبارزان حماس درگیر شدند که طی آن در کمینی که مبارزان مقاومت گذاشته بودند، به اشتباه ‌شماری از نظامیان اشغالگر در منطقه رفح کشته و زخمی شدند. ‌
القای وجود اجماع علیه مقاومت؛
وقتی نرفتن، استراتژی است نه انفعال!
آمریکا سال‌هاست پروژه‌ی عادی‌سازی روابط رژیم صهیونیستی با جهان عرب را با ابزارهایی چون نشست‌های منطقه‌ای، پیمان‌های امنیتی و سازوکارهای اقتصادی پی می‌گیرد. اجلاس شرم‌الشیخ نیز امتداد همین مسیر بود؛ تلاشی برای القای وجود اجماع علیه محور مقاومت و نمایش انسجام میان کشورهای عربی و رژیم اشغالگر. این نمایش، بیش از آنکه دیپلماتیک باشد، نوعی «عملیات روانی» برای مشروعیت‌سازی حضور صهیونیسم سیاسی در ساختار امنیتی خاورمیانه محسوب می‌شود.
آینده مبهم غزه؛
رقابت استراتژیک کشورهای عربی خلیج فارس بر سر آینده غزه
طبق گزارش‌ها، امارات متحده عربی برای پیوستن به یک نیروی امنیتی چندملیتی در غزه آماده است، اما تحت چارچوب خلع سلاح حماس، اصلاحات عمیق در تشکیلات خودگردان فلسطین، تغییر ساختار رهبری و دعوت رسمی از ابوظبی برای مشارکت در بازسازی غزه. بنابراین، مشارکت سعودی و امارات در بازسازی غزه به سازوکارهای امنیتی پسا حماس، حمایت بین‌المللی (به‌ویژه از واشنگتن) و ساختار حکومتی جدید در غزه بستگی دارد. از دیدگاه ریاض و ابوظبی، وضعیت میدانی به اندازه کافی تغییر نکرده است. در حالی که حماس ضربات سنگینی را متحمل شده است، اما هنوز هم کنترل عملی تقریباً نیمی از نوار غزه را در دست دارد. اما قطر همچنان حامی حماس و ساختار رهبری آن است.
نقشه دشمن؛
راهبردهای دشمن برای پساجنگ
آمریکا و رژیم صهیونیستی طی دو سال اخیر وارد معرکه سختی در منطقه شدند و کلیه ابزارهای نظامی و غیر نظامی را جهت تحقق اهدافی چون ایجاد نظم نوین منطقه ای، تضعیف محور مقاومت و پیشبرد پروژه عادی سازی به کار گرفتند. آخرین تلاش مربوط به ارائه طرح 20 بندی دونالد ترامپ بود که سعی کرد با ترسیم چهره ای صلح طلب، خود را منجی و قهرمان تحولات غرب آسیا به ویژه جنگ غزه نشان دهد و به دنبال آن راهبردهای مشترک خود با رژیم صهیونیستی را در منطقه دنبال کند. با این حال و به رغم ضربات سختی که بر پیکره مقاومت وارد ساختند، مقاومت به منزله یک گفتمان و فرهنگ در منطقه همچنان استوار و پابرجاست و با توجه به ظرفیت های شگرفی که دارد قادر به بر هم زدن اهداف و راهبردهای دشمن می باشد. حماس در غزه کاملا از بین نرفته و به رغم انعطاف و عقب نشینی تاکتیکی می تواند در فرصتی مناسب توفان دیگری برپا کند؛ خصوصا آنکه نوار غزه پس از دو سال جنگ تبدیل به توده ای از خشم و نفرت شده و قابلیت انفجار دارد. حزب الله لبنان به ترمیم کادر و زیرساخت های خود پرداخته و همچنان تهدید بزرگی علیه امنیت رژیم صهیونیستی محسوب می شود. انصارالله یمن نیز در جنگ غزه نشان داد در هوا و دریا قادر به تهدید و ضربه زدن به آمریکا و اسرائیل می باشد و همچنان از قابلیت و توانمندی های بالایی برخوردار است. حشدالشعبی عراق نیز در مقابل فشارهای داخلی و خارجی ایستاده و بالاخره جمهوری اسلامی ایران در جنگ 12 روزه نشان داد که قادر به بر هم زدن محاسبات دشمن و تغییر معادلات منطقه می باشد.
صلح پوشالی، سلطه واقعی؛
راهبردهای آمریکا و رژیم صهیونیستی پسا آتش بس غزه
راهبرد مشترک واشنگتن و تل‌آویو اکنون بر چند ستون اصلی استوار است. نخست، انتقال صحنه نبرد از حوزه نظامی به عرصه‌های سیاسی، اقتصادی و رسانه‌ای؛ دوم، بازتعریف واژه «صلح» به‌گونه‌ای که به‌جای عدالت، سازش را القا کند؛ و سوم، عادی‌سازی تدریجی حضور رژیم صهیونیستی در منطقه از مسیر منافع به ظاهر مشترک و همکاری‌های اقتصادی.
شرم‌الشیخ؛
از شکست میدانی اسرائیل تا نمایش صلح ترامپ
تحولات پس از عملیات طوفان الاقصی و تداوم بن‌بست نظامی و سیاسی در سرزمین‌های اشغالی، اسرائیل را در موقعیتی بی‌سابقه از ضعف و آشفتگی قرار داد. در حالی که نتانیاهو تلاش می‌کرد با ادامه‌ی بمباران‌ها بر نوار غزه، شکست راهبردی خود را پنهان کند، واقعیت‌های میدانی بر همه روشن شد: تل‌آویو نه توان نابودی مقاومت را داشت و نه می‌توانست هزینه‌های انسانی و بین‌المللی جنگ را تحمل کند. این وضعیت، زمینه را برای ورود مستقیم آمریکا فراهم کرد تا با طرح آتش‌بس و صلح موقت، متحد فرسوده‌ی خود را از فروپاشی نجات دهد. نجاتی که می‌تواند تا سال‌های سال، رژیم را در موقعیت منت آمریکا بودن قرار دهد. واشنگتن که نگران فرو رفتن بیشتر اسرائیل در باتلاق غزه و آسیب دیدن موقعیت راهبردی خود در منطقه بود، با استفاده از اهرم‌های دیپلماتیک و فشار بر بازیگران منطقه‌ای، زمینه‌ی برگزاری اجلاس شرم‌الشیخ را فراهم کرد. هدف اصلی این اجلاس نه صلح واقعی بلکه ایجاد یک تنفس مصنوعی برای رژیم صهیونیستی قلمداد می‌شود. آمریکا در این روند به‌خوبی توانست مانع از ادامه‌ی روند فرسایشی برای تل‌آویو شود و با تحمیل آتش‌بس، موازنه‌ی سیاسی را به نفع متحد خود بازسازی کند.
اجلاس شرم‌الشیخ؛
گواهی فوت نظم آمریکایی
اجلاس شرم‌الشیخ، یک بارومتر دقیق برای سنجش میزان نفوذ باقی‌مانده آمریکا در خاورمیانه بود و نتیجه‌ای که نشان داد، برای واشنگتن فاجعه‌بار است. صدای صندلی‌های خالی در این اجلاس، از هر بیانیه و قطعنامه‌ای رساتر بود. این صدا، اعلام رسمی پایان دورانی بود که آمریکا می‌توانست با یک تلفن، منطقه را به خط کند. مرکز ثقل قدرت در منطقه، به شکل برگشت‌ناپذیری جابجا شده است و آینده این منطقه را نه در واشنگتن و تل‌آویو، که در پایتخت‌های همین منطقه و با اراده ملت‌های آن خواهند نوشت. پیروزی که با خون در میدان نبرد به دست آمده باشد، در اتاق‌های دیپلماسی فریبکارانه قابل سرقت نیست.
غزه؛
سناریوهای آتش بس غزه
بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم غاصب این آتش بس را به عنوان یک پیروزی برای خود تعبیر کرده است، اما گویی فراموش کرده است که پس از دو سال جنگ سخت در حد ارتکاب جنایات بشری، موفق به تحقق اهدافی چون آزادسازی یک جانبه گروگان ها و نیز نابودی حماس نشد. در واقع علت تن دادن اسرائیل به آتش بس، مقاومت جانانه فلسطینی ها، ناکامی در میدان و نیز فشار سنگین جهانی علیه این رژیم بود؛ همان واقعیتی که بر زبان ترامپ جاری شد و گفت اسرائیل نمی تواند با همه دنیا که علیه او ایستاده، بجنگد.
وضعیتِ شکننده‌ی اسرائیل؛
چشم‌انداز ادامه آتش‌بس و تحولات آتی
رژیم می‌داند که مقاومت پس از آتش بس پایان نخواهد یافت بلکه احتمالاً در آینده‌ای نزدیک مجدداً برای احقاق حقوق خود امنیت رژیم را به چالش خواهد کشید. قلذا به نظر می‌رسد که مقاومت نباید به آتش‌بس اکتفا کند؛ بلکه باید با ترکیب دیپلماسی، قدرت بازدارندگی و متحدان منطقه‌ای، فشار بر اسرائیل را استمرار دهد. معادله‌ای که بتواند اسرائیل را در بن‌بست نگه دارد و هزینه تجاوزات را سنگین و غیر قابل پرداخت توسط رژیم کند، در این حالت است که مقاومت می‌تواند منافع خود را تامین کند و همچنین رژیم را از اقدامات جنایتکارانه خود پشیمان کند. استمرار فشار و بازیابی توان و بازسازی قدرت و تقویت نقاط قوت و اصلاح نقاط ضعف الگوی جدید برای آینده مقاومت در دوران آتش بس محسوب می‌شود.
ادعاهای بی ثبات؛
شورای همکاری خلیج‌فارس و اتحادیه اروپا
جنگ 12 روزه اخیر با آمریکا و رژیم صهیونیستی که دو قدرت بزرگ نظامی و هسته‌ای در جهان هستند به خوبی نشان داد که هرگونه اقدام علیه امنیت ملی و تمامیت ارضی تا چه اندازه می‌تواند برای نیروهای متجاوز که خطوط قرمز ایران را نقض کردند، پرهزینه و مخرب باشد. اینکه کشورهای شورای همکاری خلیج فارش با صحنه‌گردانی عوامل آمریکایی و اروپایی خیال کنند به دنبال تحولات اخیر به ویژه بعد از جنگ 12 روزه از تمرکز نظامی و امنیتی و ژئوپلیتیکی جمهوری اسلامی ایران در خلیج فارس کاسته شده، بنابراین فرصت مناسبی برای فشار یا امتیازگیری از ایران با طرح ادعاهای ارضی است، تصور کاملاً اشتباهی است که از ناشی از محاسبات غلط است.
بازیگر جدید شرق مدیترانه؛
دیپلماسی نرم توکیو در سایه بحران لبنان
لبنان با بحران اقتصادی عمیق، زیرساخت‌های آسیب‌دیده و چالش حضور پناهندگان مواجه است؛ فضایی مناسب برای قدرت‌هایی که می‌خواهند با هزینه‌ای اندک، نفوذی بلندمدت کسب کنند. ژاپن دقیقاً از همین نقطه وارد شده است. جایکا از دهه ۱۹۵۰ با لبنان همکاری دارد و در دهه‌های اخیر با پروژه‌هایی در بخش آب، آموزش، محیط زیست و حمایت از پناهندگان، به یکی از مهم‌ترین بازیگران عرصه کمک‌های توسعه‌ای این کشور بدل شده است. پروژه‌هایی چون «کنترل آلودگی ساحلی صیدا و کسروان» با بودجه‌ای بیش از ۱۲۰ میلیون دلار، «بازسازی مدارس و زیرساخت‌های آموزشی» برای بیش از ۱۰۰ هزار دانش‌آموز، و «توانمندسازی شهرداری‌ها برای مدیریت بحران پناهندگان»، ظاهراً اهداف بشردوستانه دارند؛ اما در لایه زیرین، بستری برای تثبیت جایگاه اقتصادی و ژئوپلیتیکی ژاپن در لبنان هستند. این پروژه‌ها، توکیو را به عنوان یک شریک قابل اعتماد در حوزه آب، انرژی و زیرساخت مطرح می‌کند؛ حوزه‌هایی که مستقیماً با آینده گازی و دریایی شرق مدیترانه مرتبط‌اند.
شکست ادراکی صهیونیست‌ها؛
توافق آتش‌بس جنگ غزه
«ملت فلسطین و البته گروه های مقاومت، در جریان دو سال جنگ با صهیونیست ها، تصویری مقاوم و شکست‌ناپذیر را از خود نشان دادند و البته که اکنون به مثابه سمبل شکست‌‌ناپذیری و مقاومت در دنیا شناخته می شوند. این در حالی است که رژیم اشغالگر قدس اکنون نماد خونریزی و جنایت و نسل‌کشی در جهان است و میزان تنفر بین‌المللی از آن در دنیا به نحو چشمگیری افزایش یافته است. موضوعی که خود از در پیش‌بودن بحران‌هایی به مراتب بزرگتر برای اسرائیل در آینده حکایت دارد.»
توقف آتش‌بس در غزه؛
شکست رژیم یا ضعف مقاومت؟
در فضای تفسیری رسانه‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، برخی تلاش کرده‌اند توقف آتش‌بس در غزه را نشانه ضعف مقاومت و تحمیل خواسته‌های آمریکا و رژیم صهیونیستی جلوه دهند. این تحلیل، نه‌تنها سطحی و غیرواقع‌گرایانه است، بلکه از چارچوب سنت‌های الهی و منطق راهبردی مقاومت نیز خارج است. بر اساس داده‌های میدانی، رژیم صهیونیستی با هدف نابودی کامل حماس و فروپاشی ساختار مقاومت وارد جنگ شد. اما امروز، حماس نه‌تنها باقی مانده، بلکه به‌عنوان طرف توافق شناخته می‌شود. این یعنی رژیم، با وجود به‌کارگیری حداکثری ماشین جنگی و ابزارهای کشتار جمعی، نتوانست به اهداف خود برسد و در نهایت، به پذیرش توافق تن داد.
هشیاری تهران؛
افزایش تحرکات نظامی رژیم صهیونیستی و آمریکا در منطقه
در ماه‌های پس از جنگ ۱۲روزه، پرسش از احتمال آمادگی رژیم صهیونیستی برای اجرای عملیات نظامی جدید علیه ایران، به یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های محافل تحلیلی و استراتژیک جهان تبدیل شده است. این موضوع نه تنها در سطح تحلیل‌های رسانه‌ای بلکه در چارچوب سیاست‌گذاری امنیتی قدرت‌های غربی نیز مورد بحث قرار گرفته و نشانه‌های میدانی، فرضیه‌ی آماده‌سازی تل‌آویو برای ورود به مرحله‌ای تازه از رویارویی غیرمستقیم با تهران را تقویت می‌کند. یکی از نشانه‌های بارز این روند، افزایش چشمگیر تجهیزات پدافندی رژیم صهیونیستی در هفته‌های اخیر است؛ به‌گونه‌ای که تعداد لانچرهای سامانه‌ی دفاعی «تاد» مستقر در سرزمین‌های اشغالی با رشد حدود ۷۰ درصدی از شش به ۱۰ واحد رسیده است. این اقدام که با هماهنگی مستقیم پنتاگون انجام شده، نشان‌دهنده‌ی تدارکات عملیاتی اسرائیل برای مواجهه با واکنش‌های احتمالی تهران در جنگ‌های آینده است. منابع میدانی گزارش می‌دهند که ذخایر تسلیحاتی و مهمات راهبردی نیز برای نبردهای فرسایشی‌تر نسبت به دور قبلی آماده شده است.
انهدام زیرساخت مفهومی؛
پیروزی مقاومت در جنگ علیه واقعیت
برای تحلیل دقیق نقطه عطفی که امروز با عنوان «آتش‌بس غزه» شاهد آن هستیم، باید میدان نبرد را بازتعریف کنیم. جنگ دو سال گذشته، صرفاً یک نبرد نظامی بر سر سرزمین نبود؛ این یک «جنگ علیه واقعیت» بود که در آن، جبهه مقاومت موفق شد «زیرساخت مفهومی» پروژه صهیونیستی را منهدم کند. آتش‌بس، نه یک توافق سیاسی، که گواهی رسمی این انهدام و اعلان پیروزی در میدانی است که با چشم مسلح قابل رؤیت نیست، اما سرنوشت نهایی نبردها را تعیین می‌کند.
سکوت مرگبار کشورهای جهان اسلام؛
منطقه غرب آسیا "فلسطین جدید"
اظهارات دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، در مورد چشم‌انداز «فلسطین جدید» برای فلسطین در صورت بازگشت به قدرت، بحث‌های بین‌المللی را برانگیخته است. گفته می‌شود این فلسطین جدید که ترامپ با تأکید بر «شن، دریا و خورشید» توصیف می‌کند، یک مرکز گردشگری و سبک زندگی یادآور لبنان باستان است. به احتمال زیاد ترامپ در مورد «عملیات پاکسازی» اسرائیل در منطقه سکوت خواهد کرد و عملا مشهود است یک طرح صهیونیستی در پشت این اظهارات نهفته است. چراکه، «فلسطین جدید» که قرار است با حمایت اسرائیل ایجاد شود، منطقه‌ای است که در آن مردم فلسطین کاملاً نابود خواهد شد و این ساختار جدید توسط «یهودیان فلسطینی» شکل خواهد گرفت. در اصل، صهیونیسم در تلاش است تا مردمی جدید در خاورمیانه ایجاد کند و برای این منظور، قصد دارد «پادشاهی بزرگ یهودی» را از طریق گروه‌هایی مانند یهودیان کرد، یهودیان عرب، یهودیان علوی، یهودیان ترکیه و یهودیان فلسطینی احیا کند. این طرح با سیاست پاکسازی قومی که به مدت ۷۰ سال گام به گام اجرا شده است، پشتیبانی می‌شود و روندی که با جنگ خلیج فارس آغاز شد، با حذف رهبران قدرتمند توسط «جلادان» در کشورهای خودشان ادامه دارد.
ترکیه بین شرق و غرب؛
دوگانه ارتباط آنکارا با غرب و شرق
بی‌تردید طی سال‌ها و دهه‌های آینده شاهد تنش‌ها و جنگ‌های متعدد و خشونت‌آمیز به ویژه در ابعاد نظامی و اقتصادی میان ابرقدرت‌های جهان شرق و غرب خواهیم بود که متاسفانه کشورهای پیرامون و حاشیه‌ای را هم تحت‌الشعاع قرار خواهد داد. ایالات متحده آمریکا در تلاش است تا چین را تحت فشار قرار دهد تا سهم بازار خود را حفظ کند، در حالی که چین قصد دارد از طریق ابتکار کمربند و جاده، مسیرهای تجاری خود را ایجاد کند و دسترسی سریع‌تر و ارزان‌تری به بازارهای جهانی فراهم کند. ایالات متحده هنوز مسیرهای دریایی را کنترل می‌کند، اما چین قصد دارد از طریق کریدورهای زمینی به اروپا برسد. این روزها در ترکیه هم یک موضوع داغ مورد بحث است: آیا ترکیه باید با روسیه و چین پیش برود یا باید به بلوک غرب بپیوندد؟ این موضوعی است که در گذشته هم اغلب مورد بحث قرار می‌گرفت و همواره دو گروه متضاد در این میان اظهار نظر می‌کردند: نخست، غرب‌گرایی و عضویت در جبهه غرب. دوم، شرق‌گرایی و پیوستن به جبهه شرق.
پیشنهادات بی اعتبار؛
بررسی توافق پیشنهادی ترامپ در بحران غزه
ترامپ به عنوان رئیس‌جمهور ایالات متحده، در پی تحکیم هژمونی آمریکا در غرب آسیا از طریق دیپلماسی معامله‌محور است، که بر پایه دکترین واقع‌گرایی عمل‌گرا بنا شده و اولویت را به منافع امنیتی و اقتصادی می‌دهد. این توافق، با تمرکز بر پایان جنگ غزه، برای ترامپ ابزاری است جهت بازسازی تصویر رهبری جهانی‌اش، به ویژه در آستانه تحولات داخلی آمریکا. او بشارت می‌دهد که این طرح نه تنها به آتش‌بس فوری منجر می‌شود، بلکه دروازه‌ای به سوی صلح فراگیر منطقه‌ای گشوده خواهد کرد – رویدادی بی‌سابقه که می‌تواند به عادی‌سازی روابط بیشتر میان اسرائیل و کشورهای عربی بیانجامد، مشابه پیمان‌های پیشین و بالانس قدرت را به نفع محور غربی-عربی تغییر دهد، در حالی که تهدیدات ناشی از محور مقاومت را مهار کند.
نمایش قدرت واهی؛
نمایش قدرت واهی در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل
در حاشیه هشتادمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، بار دیگر نمایشی دیپلماتیک به راه انداخت. او با جمعی از رهبران عربی و اسلامی از جمله عربستان، امارات، قطر، مصر، اردن، ترکیه، اندونزی و پاکستان دیدار کرد تا درباره آینده غزه پس از جنگ گفتگو کند. آنچه در پشت پرده این نشست و ادعاهای پس از آن گذشت، نه نقشه‌ای واقعی برای صلح، که نمونه‌ای کلاسیک از یک «صلح جعلی» بود؛ طرحی که بیش از آنکه بر پایه واقعیت‌های میدانی و خواست مردم فلسطین استوار باشد، بر آرزوهای انتخاباتی یک سیاستمدار و معادلات امنیتی رژیم صهیونیستی بنا شده است.
اسنپ‌ بک؛
اعلام رسمی مرگ دیپلماسی یک‌ طرفه
تحولات اخیر در راهروهای شورای امنیت، صرفاً یک بازی حقوقی یا اجرای یک بند از توافق‌نامه‌ای مرده نیست؛ بلکه پرده آخر از نمایش فریبکارانه غرب و اعلام رسمی شکست پروژه مهار ایران از طریق اهرم‌های پوسیده بین‌المللی است. فعال‌سازی مکانیسم ماشه توسط تروئیکای اروپایی (آلمان، فرانسه و انگلیس)، نه نشانه قدرت، که اعتراف به استیصال و آخرین تلاش برای احیای یک جسد سیاسی به نام "برجام" است.
بیانات مقام معظم رهبری؛
3 پالس معنادار رهبر انقلاب به زیاده‌خواهان
رهبر معظم انقلاب اسلامی به تازگی و به مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید و همچنین هفته دفاع مقدس، در سخنرانی تلویزیونی، مردم کشورمان را مخاطب قرار دادند. انجام این سخنرانی آن هم در بحبوحه اوج‌گیری تنش ها در منطقه غرب آسیا و البته طرح تهدیدات مختلف علیه کشورمان، دارای ابعاد راهبردی و معناداری است که به زعم بسیاری از کارشناسان، می تواند تعیین کننده بسیاری از روندهای آتی در منطقه غرب آسیا باشد. با این همه، رهبر انقلاب در جریان سخنرانی اخیر خود، به طور خاص 3 محور معنادار را برجسته کرده و پالس های قابل تاملی را به قدرت های غربی که مدام از ایران زیاده‌خواهی می کنند، فرستادند.
سوریه-ایران
آیا امکان احیای روابط ایران و سوریه وجود دارد!؟
تحولات بنیادینی که به تغییر ساختار قدرت در دمشق منجر شد، یک بازآرایی عمیق ژئوپلیتیک در غرب آسیا را رقم زده که تمامی اتحادها و موازنه‌های قوای پیشین را به چالش کشید. برای ما یعنی جمهوری اسلامی ایران، که دهه‌ها سوریه را به عنوان یک شریک راهبردی و عنصری کلیدی در دکترین امنیتی منطقه‌ای خود تلقی می‌کردیم، سقوط حزب بعث و برکنار خاندان اسد از قدرت، این دگرگونی را به یک نقطه عطف تاریخی و آزمونی جدی برای دکترین سیاست خارجی کشورمان بدل کرد، در نتیجه این وضعیت و تحولاتی که پس از خروج کشورمان از معادلات سوریه پسا اسد رقم خورد، ضرورت یک بازاندیشی راهبردی و گذار از پارادایم‌های گذشته به رویکردی منطبق با واقعیت‌های جدید را اجتناب‌ناپذیر شده است.
انفعال عربی؛
چرا دولت های عرب در برابر اسرائیل منفعل هستند؟
مدت زمان زیادی از برگزاری نشست اضطراری کشورهای عربی و اسلامی در دوحه قطر نمی گذرد. رویدادی که در پی حمله اخیر رژیم اشغالگر قدس به شهر دوحه و هدف قرار دادن ساختمان محل حضور رهبران جنبش حماس برگزار شد. با این حال، نکته قابل تامل این است که علی رغم تمامی لفاظی های رژیم های عربی در روزهای پس از حمله اسرائیل به دوحه، این دسته از دولت ها، دست به هیچ اقدام عملی علیه اشغالگران اسرائیلی نزدند و صرفا واکنش خود را محدود به ابراز محکومیت های بی‌فایده دیپلماتیک کردند. این در حالی است که ایران، عراق، پاکستان و مصر، خواستار واکنش قاطع‌تر به اسرائیل و تجاوزات آن بودند.
حمله رژیم به دوحه؛
از تضمین های امنیتی آمریکا تا تجاوز اسرائیل به پایتخت های عربی
اسرائیل با حمله به قطر در تاریخ ۹ سپتامبر ۲۰۲۵ به بهانه پناه دادن به رهبران حماس این کشور را هدف حمله جنگنده های اسرائیلی قرار داد و این نشان می دهد که اسرائیل برای به آتش کشیدن منطقه می تواند از هر خط قرمزی عبور کند؛ مساله ای که روابط راهبردی آمریکا در چند دهه با قطر را نیز زیر سوال برده و نشان داد که روابط امنیتی و نظامی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس با آمریکا، که خود را متحد با آن می دانند الزام آور ثبات امنیتی نیست و بیشتر به یک روابط راهبردی نمادین شبیه است.
تشدید تنش میان یمن و اسرائیل؛
انصارالله یمن، موفق در ایجاد موازنه نظامی
رژیم صهیونیستی در ۹ سپتامبر ۲۰۲۵ مقر فرماندهی حماس در دوحه پایتخت قطر را هدف موشک‌های دوربرد خود قرار داد. مکان این بمباران، محل برگزاری نشست هیأت بلندپایه حماس به ریاست خلیل الحیه در منطقه الکترا بود. این نشست که به منظور بررسی آخرین پیشنهاد آتش بس و صلح پیشنهادی آمریکا برگزار شده بود، توسط ده جنگنده اسراییلی و با چراغ سبز آمریکا برای نابودی میز مذاکره و صلح پیشنهادی مورد هدف و بمباران قرار گرفت. این حمله با موشک‌هایی که از دریای سرخ شلیک شدند و از حریم هوایی برخی کشورهای عربی عبور کردند، انجام شد. هدف اصلی این حمله، ترور سران ارشد دفتر سیاسی جنبش حماس به خصوص خلیل الحیه و خالد مشعل، موسی ابومرزوق، حسام بدران، زهیر جبرین و مابقی سران ارشد حماس بود. در این حمله، برخی اعضای حماس و غیرنظامیان از جمله یک شهروند قطری به شهادت رسیدند، اما رهبران اصلی حماس آسیبی ندیدند. اسرائیل پیش از حمله به ارتش آمریکا اطلاع داده بود اما اطلاعات دقیقی درباره هدف ارائه نکرده بود.
تحولات عراق؛
نگاهی بر انتخابات آتی پارلمانی عراق
انتخابات پارلمانی عراق در آبان‌ماه ۱۴۰۴ نقطه عطفی در مسیر تحولات سیاسی و امنیتی این کشور و به تبع آن منطقه است. اهمیت این انتخابات از آن جهت است که نه‌تنها توازن قوای داخلی عراق را بازتعریف خواهد کرد، بلکه بر آینده محور مقاومت و جایگاه جمهوری اسلامی ایران در معادلات راهبردی غرب آسیا نیز تأثیر مستقیم خواهد گذاشت.
تحولات سوریه؛
نگاهی بر اظهارات جدید جولانی
«احمد الشرع» مشهور به ابومحمد جولانی، رئیس جمهور دولت موقت سوریه اخیرا در گفت و گوی اختصاصی با شبکه الاخباریه سوریه به تبیین سیاست خارجه دولت خود به ویژه در قبال روسیه، ایران و رژیم صهیونیستی پرداخت. وی اعلام کرد سوریه نمی‌خواهد با هیچ کشوری در جهان در حالت تنش و درگیری باشد و سیاست دولت موقت سوریه از همان لحظه اول بطور واضح، آرامش کامل در روابط با همه کشورها و منطقه بوده است. رئیس دولت موقت سوریه با بیان اینکه روابط ما با روسیه از زمان تاسیس جمهوری سوریه در سال ۱۹۴۶ ریشه دارد و این رابطه، بخشی از هویت ملی ما است، افزود: ما این پیوند را نه به عنوان وابستگی، بلکه به عنوان همکاری استراتژیک مبتنی بر احترام متقابل می‌بینیم.
دست برتر انصارالله؛
انصارالله یمن؛ موفق در ایجاد موازنه نظامی
در شرایطی که رژیم صهیونیستی هر از گاهی علیه یمن دست به تجاوز می زند، مقاومت این کشور نیز به پاسخ علیه تجاوزات این رژیم صهیونیستی ادامه می دهد. پس از ترور نخست وزیر و 9 وزیر یمنی در روز پنجشنبه 28 اوت 2025 ؛ وزارت بهداشت یمن اعلام کرد که در پی حملات اخیر رژیم صهیونیستی به یمن، ۳۵ نفر شهید شدند. براساس بیانیه وزارت بهداشت یمن، حملات رژیم صهیونیستی به صنعا و الجوف، منجر به مجروح شدن ۱۳۱ نفر شد. وزارت امور خارجه یمن در واکنش به تجاوزات مستمر رژیم اشغالگر به این کشور تهدید کرد رژیم غاصب صهیونیستی بهای سنگینی برای این تجاوزات خواهد پرداخت. پس از این حملات، سرتیپ یحیی سریع، سخنگوی نیروهای مسلح یمن اعلام کرد که یگان پهپادی ارتش یمن با چهار فروند پهپاد عملیاتی انجام داد که سه فروند از آن‌ها فرودگاه رامون در منطقه اُم ‌الرشراش (ایلات) را هدف قرار دادند.
بی اعتباری خلع سلاح؛
حزب الله؛ پایدار در برابر طرح خلع سلاح
حزب‌الله لبنان همچنان با چالشی به نام طرح آمریکایی خلع سلاح مقاومت مواجه است، اما در مجموع وضعیت باثباتی دارد، زیرا این سازمان ریشه در اکثریت شیعی جامعه لبنان دارد و در عین حال از حمایت بسیاری از طوایف دیگر لبنانی برخوردار است. از این رو تضعیف یا حذف حزب ‌الله کار آسانی نیست. در واقع، جامعه لبنان به‌خوبی می‌داند که اگر سلاح حزب‌الله نبود، لبنان حتماً سرنوشتی بدتر از سوریه پیدا می‌کرد؛ چرا که لبنان در مقایسه با سوریه، از حیث جمعیت، جغرافیا، قدرت ارتش و مناسبات برون‌مرزی، بسیار ضعیف‌تر از سوریه می‌باشد. شایان ذکر است بر اساس نظرسنجی های انجام شده اکثر لبنانی‌ها مخالف خلع سلاح حزب الله هستند. یکی از این نظرسنجی ها که بین ۲۱ تا ۲۶ آگوست انجام گرفت، از هزار لبنانی در سراسر این کشور نظرخواهی کرد که بیش از ۵۸ درصد از آنها از همه اقشار و طوایف لبنانی گفتند با خلع سلاح حزب الله قبل از دریافت تضمین‌های واقعی درباره عقب‌نشینی اسرائیل و توقف تجاوزات آن مخالفند. ۳۴ درصد هم از خلع سلاح حزب الله حمایت کردند و ۷ درصد هیچ نظری نداشتند.
بالاگرفتن فاجعه در غزه؛
نوار غزه، تداوم فاجعه در سایه اختلافات داخلی رژیم صهیونیستی
رژیم صهیونیستی کماکان سیاست «سرزمین سوخته» در نوار غزه را دنبال می کند. طبق گزارش رسانه ها این رژیم طی روزهای گذشته شدیدترین عملیات افنجار ساختمان ‌های مسکونی را در جنوب شهر غزه از زمان آغاز جنگ در این باریکه تاکنون انجام داد .از آغاز حملات رژیم صهیونیستی به غزه از ۷ اکتبر تاکنون شمار کلی شهدا در نوار غزه به ۶۴۸۷۱ نفر و مجروحان به ۱۶۴۶۱۰ نفر افزایش یافته است. بر اساس آمارهای سازمان ملل، نیازهای غذایی بیش از ۹۲% از کودکان بین ۶ تا ۲۳ ماه و زنان باردار و شیرده در نوار غزه به دلیل کمبود مواد غذایی برآورده نمی‌شود.
معماری جدید نبرد؛
از غزه تا دوحه، جغرافیای مقاومت بی‌مرز است
حمله تروریستی رژیم صهیونیستی به دوحه، بیش از آنکه یک عملیات اطلاعاتی و نظامی باشد، یک بیانیه راهبردی از سوی دشمن بود که نشان می‌دهد میدان نبرد وارد مرحله‌ای نوین و بی‌مرز شده است. این رویداد، یک نقطه عطف در معماری جنگ است که ثابت می‌کند دشمن در استیصال کامل، به دنبال حذف تمایز میان «خط مقدم» در غزه و لبنان و «عُمق راهبردی» مقاومت در سراسر منطقه است. این اقدام، اعتراف صریح دشمن به شکست در میدان‌های رویارویی مستقیم و پناه بردن به جنگ سایه‌ها و ترور بزدلانه در پایتخت‌های جهان اسلام است. آنچه در این عملیات بیش از هر چیز خودنمایی کرد، تقابل آشکار «فناوری مادی» دشمن با «امداد غیبی» الهی بود. دشمن با تکیه بر سیگنال‌های تلفن همراه و محاسبات دقیق اطلاعاتی، به دنبال یک ضربه مهلک و تعیین‌کننده بود؛ اما تقدیر الهی بر آن شد که رهبران مقاومت درست در لحظه حمله، برای اقامه نماز جماعت، از محل مورد نظر فاصله بگیرند. این رویداد معجزه‌آسا، یک درس بزرگ برای جبهه مقاومت است: در این نبرد، اتکای نهایی ما نه به پروتکل‌های حفاظتی، که به نصرت و حمایت پروردگار است. شکست طرح پیچیده دشمن در برابر یک فریضه الهی، نشان داد که در محاسبات این میدان، متغیری به نام «ایمان» وجود دارد که در هیچ‌یک از سامانه‌های اطلاعاتی دشمن قابل رصد و پیش‌بینی نیست.
همکاری با شرق؛
ضرورت‌های تقویت همکاری‌ها با قدرت‌های شرقی
مقام معظم رهبری سفر اخیر رئیس‌جمهور به چین را زمینه‌ساز حوادث بزرگ اقتصادی و سیاسی کشور دانستند و تأکید کردند که همکاری با قدرت‌های شرقی بر پایه منافع متقابل و توازن راهبردی است. پروژه اتصال ریلی ایران به اوراسیا و افزایش ۴۰٪ ظرفیت ترانزیت کالا از مرزهای شرقی، نمادی از تحول در روابط بازرگانی و دیپلماسی فعال ایران است.
نگاهی برتحولات؛
تحولات منطقه
در تحولات عملیات نظامی جدید در غزه، اسرائیل به دنبال محو تمام نشانه‌های زندگی در شمال نوار غزه و تحمیل آوارگی اجباری جمعیت آن است. در این زمینه، گزارش‌ها حاکی از آن است که تماس‌های ایالات متحده با یک کشور عربی در حال افزایش است تا آن کشور را متقاعد کند که میزبان تقریباً یک میلیون فلسطینی باشد. ایالات متحده پیشنهاد می‌دهد کشتی‌های بزرگی را برای انتقال آنها از غزه بدون عبور از مصر فراهم کند. اسرائیل این گام را بخش اساسی استراتژی خود در نبرد آشکار خود علیه کل محور مقاومت می‌داند.
بیانات حکیمانه؛
تحلیل و بررسی بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اخیر خود با بدنه دولت
سمفونی وحدت ملی؛ از همدلی تا همگرایی معظم له با تأکید بر ضرورت «روایتگری قدرت و قوّت» به جای تمرکز بر نقاط ضعف، خطاب به مسئولان فرمودند: «دوستانی از مسئولان کشور که با مردم حرف می‌زنند، راوی قدرت و قوّت و امکانات کشور باشند ــ مثل این صحبتی که امروز ایشان کردند ــ راوی ضعفها نباشند. بله، ما ضعف داریم، نقص داریم، کمبود داریم؛ کدام کشور ندارد؟ لکن قوّتهایی داریم، توانایی‌هایی داریم، کارهایی شده، تلاش‌هایی شده؛ این‌ها را روایت کنیم و به مردم بگوییم. هم مطبوعات در این زمینه مسئولند، هم صداوسیما مسئول است، و بیش از همه خود مسئولان دولتی مسئولند که وقتی جلوی مردم پشت آن بلندگو قرار می‌گیرند، راوی ضعف و ناتوانی و ناامیدی و مانند اینها نباشند. آقای رئیس‌جمهور الان حدود نیم ساعت صحبت کردند؛ همهٔ نقطه‌ها [در صحبتشان] نقطه‌های قوّت بود. بنده البتّه آشنایی با مسائل اجرائی دارم، سال‌ها در اجرا بوده‌ام، میدانم که فاصلهٔ بین خواستن و تصمیم‌گیری کردن با شدن، فاصلهٔ کمی نیست ــ این را همه میدانیم ــ امّا اینکه انسان بخواهد، اینکه انگیزه داشته باشد، اینکه همّت داشته باشد، اینکه امیدوار باشد که خواهد توانست، بخش مهمّی از عامل تحقّق خواسته‌ها است.» این فرمان استراتژیک، تنها یک توصیهٔ اداری محسوب نمی‌شود؛ بلکه عصارهٔ فلسفهٔ سیاسیِ «امیدآفرینی نظام مند» است که ریشه در گفتمان انقلاب اسلامی و راهبرد تمدن سازی نوین اسلامی دارد و در نهایت منجر به ظهور منجی عالم بشریت می‌شود. واقعیت این است که در فضای رسانه‌ای امروز که برخی جریان‌ها با بزرگ‌نمایی مشکلات می‌کوشند روحیهٔ ملی را تضعیف کنند، نگاه رهبری همچون ترمزی محکم در برابر سقوط به ورطهٔ یأس جمعی عمل می‌کند. تجربهٔ موفق وزارت بهداشت در بحران اخیر ــ که مورد تمجید خاص ایشان قرار گرفت ــ مصداق عینی همین رویکرد است؛ جایی که علیرغم کمبودها، هماهنگی بین بدنهٔ درمان و مردم، صحنه‌هایی از ایثار را خلق کرد که در حافظهٔ تاریخی ملت ماندگار شد. این همان «روایتگری اقتدار» است که باید به الگویی برای تمام دستگاه‌ها تبدیل شود. نکتهٔ کلیدی در بیانات اخیر، تأکید بر «اجماع‌سازی» به عنوان موتور محرکهٔ پیشرفت است. معظم‌له با اشاره به همدلی بی‌سابقهٔ قوای سه‌گانه یادآور شدند: «خب امروز خوشبختانه در کشور امکان اجماع‌سازی هست؛ امروز این‌جوری است. رؤسای سه قوّه با هم همدلند، همفکرند، آمادگی دارند؛ خیلی از بخشهای تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز با هم همراهند؛ [لذا] اجماع‌سازی امروز از گذشته به نظر من آسان‌تر است. از این فرصت باید استفاده کرد، کارهایی را که مورد اجماع است پیش برد و حرکت کرد. کارها هم واقعاً کارهای مهمّی است. همین چند نکته‌ای که ایشان گفتند، یکی مسئلهٔ سبک کردن بدنهٔ دولت بود؛ یعنی کاستن از برخی دستگاه‌هایی که وجود و عدمشان یکسان است یا شبیه یکسان است، یا کاستن از تعداد کارمندان یک مجموعه، یک وزارتخانه، یک مؤسّسه. این‌ها کارهای مهمّی است، کارهای سختی هم هست، کارهای آسانی نیست، لکن امروز همدلی وجود دارد و می‌شود این کارها را کرد؛ این کارها را باید انجام داد، باید کرد این کارها را. این فرصت بزرگی است. سلیقه‌های گوناگونی در میان هست، موانعی وجود دارد؛ این‌ها را باید برطرف کرد.» در همین رابطه باید توجه داشت که این همگرایی که در سفر اخیر رئیس‌جمهور به چین و دستاوردهای چشمگیر آن تبلور یافت، نشان می‌دهد چگونه وفاق نخبگانی می‌تواند گره‌های کور دیپلماتیک را بگشاید. هم‌اکنون پروژهٔ اتصال ریلی ایران به اوراسیا که در همین سفر کلید خورد، نه فقط یک طرح ترانزیتی، که نماد عینی همبستگی ملی در عرصهٔ بین‌الملل محسوب می‌شود چرا که این پروژه به نوعی زیرساختی محسوب شده و مربوط به یک جریان یا یک دولت نیست بلکه برای همه نظام اسلامی و برای همه دوران‌ها و تاریخ است و همگان از آن منتفع خواهند شد. اما وحدت ملی تنها به همدلی مدیران ارشد محدود نمی‌شود. همان‌طور که رهبری هوشمندانه اشاره کردند، «مهم‌ترین مؤلفهٔ قدرت ملی، روحیه و انگیزه و یکپارچگی ملت است.» اینجاست که نقش رسانه‌ها در خلق «روایت‌های امیدبخش» پررنگ‌تر می‌شود. برای نمونه، پوشش گستردهٔ تلویزیونی از شلیک‌های پراقتدار موشکی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در طول جنگ دوازده روزه هم روحیه و انگیزه به مردم تزریق می‌کرد و هم غرور ملی و اعتماد به نفس ملی را تقویت می‌کرد. در این وانفسا بود که مردم با ایمان و اراده بیشتری پشت نظام اسلامی را می‌گرفتند و انسجام و وحدت ملی مانع از هرگونه توطئه آفرینی و یا فتنه انگیزی دشمنان می‌کرد.
وقاحت آمریکایی؛
آنها روزی به کعبه حمله خواهند کرد
جنگ ترکیه و اسرائیل همین الان هم در جریان است پایدارترین کشور خاورمیانه حمله هوایی کردند . آنها به کشوری که صدها میلیارد دلار از آن قرض گرفته بودند ، بمب پاداش دادند ! آنها تنها آدرس باقی مانده برای غزه را نابود کردند و یکی دیگر از بدترین جنایات تروریسم جهانی را مرتکب شدند. علاوه بر این، برای انجام این حمله، او از روشی استفاده کرد که باید آن را «تروریسم دیپلماسی» تعریف کنیم. جبهه نسل‌کشی به جهانیان اعلام کرده است که هیچ کشوری در منطقه ما دیگر امن نیست . این جبهه مفاهیم اتحاد و دوستی را نابود کرده ، به مشارکت‌ها حمله کرده و نشان داده است که ایالات متحده در واقع ابزاری برای اسرائیل است . اگر روزی اسرائیل و آمریکا کعبه را بمباران کنند، چه خواهید کرد؟ رشوه‌های تریلیون دلاری دیگر فایده‌ای نخواهند داشت... این مسیر همه ما را به سوی عرصه‌های فاجعه‌باری سوق خواهد داد . این مسیر نه تنها منطقه، بلکه کل جهان را به سوی فجایع فاجعه‌باری خواهد کشاند . ایالات متحده و اسرائیل جهان را به سوی وحشتناک‌ترین سناریوی تاریخ بشر سوق خواهند داد. اکنون ما معتقدیم که اسرائیل، که راه را برای خودکشی بشریت هموار می‌کند ، روزی کعبه را بمباران خواهد کرد. اکنون می‌دانیم که کشورهای عربی آن روز را با «محکومیت» رد خواهند کرد. اکنون می‌دانیم که همه آنها گروگان گرفته شده‌اند، نمی‌توانند آینده‌ای برای این منطقه بسازند و حتی تریلیون‌ها دلاری که طی دهه‌ها به غرب منتقل کرده‌اند، قدرت آنها را تضمین نخواهد کرد. شما فقط در صورتی می‌توانید متحد آمریکا باشید که برای اسرائیل مفید باشید! حمله اسرائیل به قطر، نویدبخش ورود به مرحله‌ای جدید در سراسر منطقه است! مرزهای ملی، حساسیت‌های متحدانه و تمایز بین دوست و دشمن دیگر وجود ندارند. مرزهای امنیتی دیگر وجود ندارند. حالا، هر کسی که قدرت دارد، هر کشوری، هر پایتختی را بمباران خواهد کرد. همه درها در سراسر جهان به سوی چنین فضایی باز شده است. قطر تنها نقطه تماس آمریکا و اسرائیل برای مذاکره با حماس بود. مذاکرات و روش‌های دیپلماتیک از طریق
خیانت آمریکا به قطر؛
حمله صهیونیست ها به قطر و فرصت طلایی برای اسلام و جبهه مقاومت
درحالی که حماس درحال بررسی آخرین طرح پیشنهادی ترامپ برای آزادسازی اسرا و توافق جدید در قطر بودو اعلام کرده بود از هر تحرکی که به تلاش های توقف تجاوز علیه ملت ما کمک کند، استقبال می کنیم و آماده نشستن پشت میز مذاکرات برای بررسی آزادی همه اُسرا در ازای پایان جنگ، عقب نشینی کامل اسرائیل و تشکیل کمیته اداره غزه از سوی چهره های مستقل فلسطینی هستیم؛ حمله صهیونیست ها به هیئت مذاکره‌کننده حماس در دوحه و محل جلسات و استقرار این هیئت مذاکره کننده اتفاق افتاد که تحیر جامعه جهانی را فرا گرفت. تحلیل اولیه رسانه‌های وابسته به حماس این است که پیشنهاد ترامپ یک تله بوده تا رژیم صهیونی به راحتی بتواند هسته مرکزی مذاکره کننده حماس را مورد هدف قراردهد . به راستی که این "تله مذاکره" که با وعده صلح از سوی آمریکا و میانجی‌گری قطر، رهبران مقاومت را به کام مرگ کشاند، آیینه‌ای است از پارادوکس اعتماد در جهانی که قدرت، اخلاق را بلعیده است والبته که این فقط متن این حمله است. فرامتن این حادثه را باید در نگاه بازیگران تمدن غرب وحشی جستجوکرد. آنجا که نتانیاهو بی پرده سخن از تحقق اسرائیل بزرگ به میان آورد و فتح سایر کشورهای عربی را نوید داد و یا وزیر جنگ آمریکا باوقاحت تمام حرف از ایجادصلح مورد نظر آمریکا با اعمال زور و قدرت را اعلام کرد،دولت های اسلامی می بایست با تامل بیشتری این اظهارات را واکاوی می کردند. حمله اسرائیل به قطر که خود از پیشگامان عادی‌سازی روابط با این رژیم بود، یک نقطه عطف راهبردی است. این حمله یک پیام واضح برای تمام کشورهای عربی، به ویژه امارات و بحرین، ارسال می‌کند: تحت هیچ شرایطی امنیت یا حاکمیت شما از سوی اسرائیل به رسمیت شناخته نمی‌شود، حتی با وجود برقراری رابطه. سکوت یا واکنش ضعیف در برابر این حمله، نه تنها نشان‌دهنده ترس و دنباله‌روی مطلق خواهد بود، بلکه مشروعیت هرگونه توافق امنیتی آتی این کشورها با بازیگران خارجی را زیر سؤال خواهد برد. آینده استقلال سیاسی و امنیت ملی آن‌ها در گرو پاسخ به این تحرک تهاجمی است.
تحلیل های صفر وصدی؛
نقدی بر تحلیل‌های صفر و صدی از برجام
نگاه صفر و صدی و سیاه‌ و‌ سفید در عرصه‌های مختلف، به ویژه در حوزه سیاست می‌تواند پیامدهای زیانباری به همراه داشته باشد. تحلیل توافق برجام نیز از این قاعده مستثنی نیست. این توافق از همان ابتدا ادعای لغو همه تحریم‌های ایران را نداشت و دامنه شمول آن به طور مشخص تحریم‌های مرتبط با برنامه هسته‌ای را در بر می‌گرفت. برجام یک معاهده کامل و بی‌نقص نبود و هر طرف در ازای دستیابی به برخی منافع، ناگزیر به ارائه‌ی برخی امتیازات شد.از این رو، توصیف آن به عنوان «ترکمنچای» از یک سو، یا «فتح‌الفتوح» از سوی دیگر، مصداق افراط و تفریط است و به جای کمک به درک واقعیت، تنها به قطبی‌شدن فضای تحلیل دامن می‌زند. برجام توافقی بود با نقاط قوت و ضعف خاص خود. ارزیابی منطقی آن مستلزم نگاهی همه‌جانبه، عاری از احساسات و مبتنی بر واقعیات است. و اما نکات تحلیلی برجام:
بازدارندگی هوشمند ایران؛
سناریوهای شکست محاصره چندلایه
❇️جمهوری اسلامی ایران به عنوان محور جبهه مقاومت، همزمان در چهار عرصه راهبردی با فشار فزاینده روبه‌روست. در لبنان، تلاش‌ها برای خلع سلاح حزب‌الله با هدف کاهش قدرت بازدارندگی این بازوی کلیدی ایران در مرزهای شمالی فلسطین اشغالی دنبال می‌شود. در سوریه، همگرایی پنهان محور ترکیه–اسرائیل–آمریکا و برخی کشورهای عربی مانند قطر، با هدف قطع کریدور زمینی تهران–بغداد–دمشق–بیروت و محدودسازی نفوذ ایران فعال شده است. در نبرد مستقیم، رژیم صهیونیستی با اقدامات محدود اما پرهزینه، سطح واکنش ایران را می‌آزماید. در شمال کشور نیز، تحولات آذربایجان–ارمنستان و پروژه کریدور زنگزور، بستر نفوذ امنیتی آمریکا–اسرائیل و ناتو را فراهم کرده و خطر انزوای ژئوپلیتیک ایران و تقویت جریان‌های پان‌ترکیستی را افزایش داده است.
راهبرد جدید آمریکا؛
عبور از مرزها: راهبرد نوین واشنگتن و تلآویو در غرب آسیا
اظهارات تام باراک، سیاستمدار ارشد آمریکایی، درباره بی‌اعتباری مرزهای سایکس‌پیکو، تنها یک اظهارنظر تاریخی نیست؛ بلکه بیانیه‌ای راهبردی است که نقشه جدید امنیتی واشنگتن و متحد اصلی آن، رژیم صهیونسیتی، در غرب آسیا را ترسیم می‌کند. این نگاه، عبور از نظم سنتی بین‌المللی و حرکت به سمت مفهومی موسوم به «امنیت بدون مرز» را تئوریزه می‌کند. بر این اساس، امنیت رژیم دیگر محدود به خطوط شناخته‌شده مرزی نیست، بلکه به «عمق راهبردی» آن در خاک کشورهای همسایه، به ویژه لبنان و سوریه گره خورده است. این گفتمان جدید در عمل، پیش از این به طور گسترده به مرحله اجرا درآمده است. آمارهای سازمان‌های بین‌المللی حاکی از آن است که اسرائیل تنها در یک سال گذشته بیش از ۱۰۰۰ بار حریم هوایی لبنان را نقض کرده و ده‌ها حمله هوایی را در عمق خاک سوریه انجام داده است. بنابراین، سخن باراک را نباید یک ایده‌پردازی جدید دانست، بلکه باید آن را «تبیین سیاسی و مشروعیت‌بخشی» برای همان تجاوزات عملیِ پیشین قلمداد کرد. این امر نشان‌دهنده یک هماهنگی عمیق بین سپهر نظامی و گفتمان سیاسی در یک راهبرد واحد است.
سقوط رژیم؛
اسرائیل در سراشیبی سقوط
❇️ بحران هویتی نسل جوان اسرائیل، زخمی است که روزبه‌روز عفونت می‌کند. فرار ۴۷٪ جوانان از خدمت سربازی و مهاجرت گسترده به اروپا، پایه‌های امنیتی رژیم را می‌لرزاند. در همین رابطه وزیر جنگ اسرائیل در جلسه اضطراری کابینه هشدار داد: «نسل آینده سربازان در کافه‌های برلین گم شده‌اند!» ❇️ از سوی دیگر اقتصاد ورشکسته، تیر خلاصی بر پیکر صهیونیسم است. تورم ۱۳.۲٪، قیمت مسکن را به قله‌های غیرقابل دسترس رسانده و سرمایه‌گذاری خارجی در بخش فناوری ۷۲٪ سقوط کرده است. تحلیلگر هاآرتص در همین باره می‌نویسد: «ما به کشور خالی اما مسلح تبدیل می‌شویم؛ کشوری با زرادخانه اتمی اما قفسه‌های خالی!»
خلع سلاح حزب الله؛
واکنش حزب الله به پروژه آمریکایی خلع سلاح چیست؟
در حالی که دولت لبنان طرح تام باراک فرستاه ویژه آمریکا مبنی بر خلع سلاح حزب الله را تصویب کرده است، شیخ نعیم قاسم دبیرکل حزب الله در سخنرانی‌های خود بارها تأکید کرده است مادامی که تجاوز و اشغالگری هست، مقاومت سلاح خود را تحویل نخواهد داد و اگر لازم باشد کربلایی عمل کرده و با این طرح اسرائیلی و آمریکایی وارد نبرد خواهیم شد و اطمینان داریم که در این نبرد پیروز خواهیم شد.
عراق و تخلیه پایگاه ها؛
تحولات عراق و تخلیه پایگا های آمریکایی را چگونه ارزیابی می کنید؟
طبق گزارش های میدانی، آمریکا روند خروج نیروهای خود را از خاک عراق تسریع کرده و ۲ پایگاه خود را به طور کامل تخلیه خواهد کرد. این کشور قصد دارد پایگاه عین‌الاسد در غرب عراق و پایگاه ویکتوریا در بغداد را به طور کامل تخلیه کند. در شرایط فعلی، نیروهای آمریکایی در حال جابه‌جایی و انتقال به اربیل و یکی از کشورهای همسایه عراق(کویت) هستند.
تیغ بحران اسرا؛
شکست دوباره نظامی _ اطلاعاتی اسرائیل
عملیات موفق رزمندگان مقاومت در محله الزیتون، با فرض جدی اسارت ۴ نظامی اسرائیلی، بحرانی چندلایه را برای تل‌آویو رقم زده است. در سطح امنیتی، این رخداد در قلب مناطق تحت کنترل و پایش ارتش اسرائیل اتفاق افتاد؛ جایی که انتظار می‌رفت توان اطلاعاتی، شناسایی پهپادی و واکنش سریع مانع چنین نفوذی شود.
شوک به صهیونیست‌ها؛
3 پالس مهم از شوک بزرگ قسام به صهیونیست‌ها
❇️ به تازگی و همزمان با گسیل نیروهای ارتش رژیم اشغالگر قدس به شهر غزه برای اشغال این شهر، شاهد یک اتفاق قابل تامل بوده ایم. در این راستا، بر اساس گزارش های رسمی، نیروهای گردان های عزالدین قسام در چهار مرحله اقدام به انجام یک کمین مرگبار علیه صهیونیست ها در محل الزیتون شهر غزه کرده اند. موضوعی که منجر به هلاکت یک صهیونیست، زخمی شدن 9 تن دیگر و از همه مهمتر، مفقود شدن 4 سرباز اسرائیلی شده است. موضوعی که سبب شده تا برخی از محافل خبری و تحلیلی از احتمال بالای اسیرشدن نظامیان مذکور خبر دهند.
اسرائیل درسوریه؛
اقدامات امنیتی اسرائیل در سوریه و یمن
✅در روزهای اخیر، اسرائیل دو اقدام استراتژیک با اهمیت بالای امنیتی انجام داده است که نشان از سیاست پیشگیرانه و امنیتی این کشور در مواجهه با تهدیدات منطقه‌ای دارد. این اقدامات شامل حمله به تجهیزات نظامی ترکیه در سوریه و حمله به جلسه هیئت وزیران انصارالله یمن است. تحلیل این اقدامات به وضوح نشان‌دهنده اولویت‌های امنیتی اسرائیل در مقابله با تهدیدات نوظهور و قدرت‌های منطقه‌ای است. ❇️این اقدامات نشان می‌دهند که اسرائیل استراتژی پیشگیرانه و امنیتی خود را به‌طور مستمر تقویت کرده است. حملات به ترکیه و انصارالله تنها بخشی از یک پازل بزرگ‌تر در سیاست امنیتی اسرائیل است که هدف آن حفظ وضعیت کنونی قدرت در خاورمیانه و جلوگیری از تهدیدات جدید است. اسرائیل همچنان به دنبال تعادل میان حفظ امنیت ملی و مقابله با تغییرات ژئوپلیتیکی در منطقه است.
دکترین اسرائیل؛
فرآیند اعمال دکترین‌های اسرائیل و ارزیابی آن‌ها
✅در تحلیل سیاست خارجی و دکترین‌های امنیتی اسرائیل، باید توجه داشت که این دکترین‌ها در بسیاری از موارد مبتنی بر حفظ برتری نظامی و استراتژیک در برابر تهدیدات منطقه‌ای و جهانی است. این دکترین‌ها به‌ویژه در مواجهه با ایران، همواره بر بازدارندگی، پیش‌گیری از گسترش توان هسته‌ای و حملات پیش‌دستانه تأکید دارند. اما با رشد روزافزون توان دفاعی و بازدارندگی ایران، این دکترین‌ها به تدریج نقاط ضعف قابل توجهی پیدا کرده‌اند. در این زمینه، ذهن خلاق دیپلماسی ایران باید به شناسایی و بهره‌برداری از این نقاط ضعف بپردازد و از آن برای مهار تهدیدات اسرائیل استفاده کند. ایران، با درک دقیق این تهدیدات و با استفاده از ظرفیت‌های دیپلماتیک و نظامی خود، می‌تواند در مقابل فشارهای اسرائیل و ائتلاف‌های آن، راهبردهای مؤثری طراحی کند. ❇️دکترین‌های امنیتی اسرائیل، هرچند توانسته‌اند به‌طور موقت بازدارندگی ایجاد کنند، اما با توسعه قدرت ایران در حوزه‌های مختلف، به‌ویژه در عرصه‌های نظامی و دیپلماتیک، این دکترین‌ها در معرض چالش‌های جدی قرار دارند. در این شرایط، ذهن خلاق دیپلماسی ایران می‌تواند با بهره‌برداری از نقاط ضعف دکترین‌های اسرائیل، به مقابله مؤثر با تهدیدات اسرائیل و ائتلاف‌هایش پرداخته و به تقویت جایگاه خود در منطقه و عرصه بین‌الملل بپردازد.
فروپاشی رژیم؛
«منفورترین رژیم»؛ از انزجار جهانی تا فروپاشی مشروعیت
❇️ منطق ماجرا اینجاست: مشروعیت سیاسی هر نظام بر سه ستون استوار است—پذیرش درونی، مقبولیت منطقه‌ای و احترام جهانی. رژیم صهیونیستی عملاً هر سه ستون را از دست داده است. - پذیرش درونی: حتی در داخل سرزمین‌های اشغالی، بحران هویت و بی‌اعتمادی گسترده است؛ مهاجرت معکوس یهودیان و اعتراضات اجتماعی مثال روشن است. - مقبولیت منطقه‌ای: به‌رغم عادی‌سازی صوری، عمق اجتماعی ملت‌ها علیه این رژیم شعله‌ور است. هیچ حکومت عربی نمی‌تواند این رژیم را به ملتش به‌عنوان "دوست" معرفی کند. - احترام جهانی: آنچه رهبر انقلاب به آن اشاره کردند، موج جهانی انزجار است؛ از دانشگاه‌های غربی تا خیابان‌های آفریقا و آسیا. این یعنی رژیم صهیونیستی حتی در خاکریز آخر، یعنی افکار عمومی جهانی، شکست خورده است. ❇️ تحلیل این است: بحث تنها بر سر ظلم یا اشغالگری نیست؛ مسأله، «فروپاشی ساختار مشروعیت» است. وقتی ملتی در جهان جایگاهی مشروع ندارد، هر ابزار قدرت سخت (ارتش، سلاح، حمایت آمریکا) نهایتاً به ضد خود تبدیل می‌شود؛ مثل بیماری‌ای که سیستم ایمنی را از درون می‌خورد.
فریب؛
خلع سلاح مقاومت؛ فریب امنیتی برای جنگ داخلی
❇️ خلع سلاح مقاومت یعنی ذبح مردم بی‌دفاع و ایجاد تقابل دوگانه‌ بین گروه های مقاومت و دولت ها؛ فریبی امنیتی که در نهایت بستر جنگ داخلی را فراهم می‌سازد. ❇️ پس از جنگ ۱۲ روزه، آمریکا و صهیونیست‌ها به صورت خزنده و با اهداف سیاسی، اقتصادی و امنیتی در سطح منطقه ای با سه محور راهبردی وارد شده‌اند: «توافق ابراهیم» برای ارتباط و اتصال اعراب به اسرائیل، «خلع سلاح مقاومت» برای رویارویی گروه‌های مقاومت و دولت‌ها و «جنگ کریدورها» برای برهم‌زدن موقعیت ژئوپلیتیکی ایران. ❇️ اجماع دشمنان بر این گزاره که در اختیار داشتن سلاح توسط حزب‌الله به منزله افزایش قدرت و تاب آوری در برابر هرگونه حمله نظامی روشن است: سلاح حزب‌الله یعنی قدرت بازدارندگی. از همین رو دولت لبنان به ریاست «نواف سلام» با طرح «تام باراک»؛ فرستاده آمریکا در امور سوریه و لبنان،عملاً به خلع سلاح حزب‌الله رأی داده است.
حمله حین مذاکره؛
مذاکره پشت میز؛ حمله پشت مرز
❇️در میانه گفت‌وگوهای اعلام‌شده میان دمشق و تل‌آویو، حمله همزمان رژیم صهیونیستی به خاک سوریه پیامی روشن دارد: این مذاکرات نه بستری برای مصالحه، که سکویی برای تحمیل خواسته‌های یک‌جانبه است. از منظر تل‌آویو، حاکمیت احمد الشرع در سوریه تهدیدی واقعی نیست، بلکه فرصتی برای مهندسی ژئوپلیتیک منطقه بر اساس موازنه‌ای که اسرائیل قدرت بلامنازع آن است. چنین رویکردی عملاً هرگونه انگیزه برای امتیازدهی متقابل را از بین برده و چارچوب گفت‌وگو را به دیکته فشار و شروط امنیتی تبدیل می‌کند. ❇️در قلب این استراتژی سه هدف اصلی دیده می‌شود: نخست، تضعیف حاکمیت مرکزی دمشق تا حدی که هیچ دولت متمرکز و مقتدری شکل نگیرد؛ دوم، ایجاد منطقه حائل امنیتی از سویدا تا جنوب دمشق که عاری از هرگونه نیروی مسلح باشد و به اسرائیل آزادی عمل کامل برای کنترل مرز و مداخله سریع در هر بحران احتمالی بدهد؛ و سوم، بازی با شکاف‌های قومی و مذهبی، از دروزی‌ها تا کردها، به ‌منظور تشدید تفرقه داخلی و جلوگیری از انسجام ملی سوریه. این سیاست به‌طور مستقیم با هدف الشرع برای تشکیل حکومتی متمرکز و یکپارچه در تضاد است.
دیپلماسی خلاق؛
دیپلماسی خلاق یا دیپلماسی واکنشی؟ تاس سرنوشت در سیاست خارجی ایران
✅سیاست خارجی زمانی معنا پیدا می‌کند که ابتکار عمل در دست باشد. دیپلمات موفق همچون شطرنج‌بازی است که مهره‌ها را بر اساس تاکتیک خود حرکت می‌دهد، نه اینکه منتظر حرکت حریف بماند. اگر مذاکره‌گر تنها با نسخه‌های تکراری و شکست‌خورده وارد میدان شود، از پیش خلع سلاح است. ❇️تجربه تاریخ نشان می‌دهد ایران هرگاه با طرح نو ظاهر شد، توانست صحنه را تغییر دهد؛ از ابتکار در برگزاری اجلاس سازمان کنفرانس اسلامی در تهران و استفاده از آن برای تثبیت موقعیت بین‌المللی، اجلاس بزرگ عدم تعهد در ایران و بهره‌برداری از قطعنامه ۵۹۸ برای بازسازی پس از جنگ، تا ابتکار سردار سلیمانی در دعوت از روسیه برای ورود هوایی به جنگ با داعش در سوریه. در همه این موارد، ایران «بازی‌ساز» بود نه «بازی‌خور».
متحد یا مخرب؛
دشمن ذره‌بین به‌دست است؛ ما متحدیم یا مشغول تخریب خود؟
در شرایطی که فضای کشور بار دیگر به تقاطع مطالبات، گلایه‌ها، نقدها و توقعات از دولت جدید رسیده، رهبر معظم انقلاب در مراسم عزاداری شهادت امام رضا(ع) در تاریخ ۲ مرداد ۱۴۰۴، جملاتی بر زبان آوردند که باید نه در سطح رسانه، بلکه در عمق راهبرد مورد واکاوی قرار گیرد: «سپر پولادین اتحاد مردم و مسئولان و نیروهای مسلح نباید خدشه‌دار شود... باید از خدمتگزاران کشور، به‌ویژه رئیس‌جمهور پرکار و پرتلاش، حمایت شود.
اسرائیل بزرگ؛
«اسرائیل بزرگ»؛ رویا یا ابزار سلطه بر منابع نفتی و ژئوپلیتیک منطقه
❇️ نتانیاهو هفته گذشته از ایده «اسرائیل بزرگ» سخن گفت؛ مفهومی که شامل تصاحب سرزمین‌ها و منابع کشورهای اطراف فلسطین است. در این طرح، کنترل حدود ۵۰۰ میلیارد بشکه نفت (۲۹ درصد ذخایر جهان)، ۷ درصد گاز دنیا، و مسیرهای حیاتی مانند کانال سوئز و خط لوله سومد در اختیار تل‌آویو قرار می‌گیرد. ❇️ جمع‌بندی: «اسرائیل بزرگ» نه طرحی برای همکاری، بلکه راهبردی برای سلطه است. امروز، تنها مسیر مطمئن و امن در ترانزیت منطقه‌ای، فعال‌سازی ظرفیت‌های ایران است؛ مسیری که می‌تواند رؤیای تل‌آویو برای تبدیل شدن به پل اصلی هند _ اروپا را به حاشیه براند و نشان دهد که تکیه بر رژیم صهیونیستی چیزی جز یک سراب نیست.
بی ثباتی منطقه؛
نگاه ابزاری آمریکا به دولت های منطقه؛ تثبیت سلطه و بی‌ ثبات‌ سازی منطقه
❇️ رهبر معظم انقلاب : «این دولت‌ها که اطراف ما هستند، باید بدانند آمریکا قابل اعتماد نیست، آمریکا به این‌ها به چشم ابزار نگاه می‌کند؛ ابزار حفظ رژیم صهیونیستی و حفظ خوی و منافع استکباری خود آمریکا در منطقه.» (۱۳۹۵/۰۵/۱۱) ❇️ سیاست خارجی ایالات متحده در غرب آسیا، همواره بر پایه اولویت‌های استراتژیک و منافع بلندمدت واشنگتن و شرکای واقعی آن، یعنی رژیم صهیونیستی و شبکه سلطه جهانی شکل گرفته است. در این چارچوب، دولت‌های منطقه نه به‌عنوان شریک، بلکه به‌ مثابه ابزار اجرایی پروژه‌های کلان آمریکا دیده می‌شوند. این رویکرد، پیامدهای چندلایه سیاسی، اقتصادی و امنیتی برای منطقه داشته است: ❇️ جمع‌بندی: نگاه ابزاری آمریکا، ساختار امنیتی منطقه را در وضعیتی ناپایدار و شکننده نگاه داشته و بی‌اعتمادی راهبردی میان ملت‌ها و دولت‌ها را تعمیق کرده است. دولت‌های منطقه اگر سیاست‌های خود را بر حمایت واشنگتن بنا کنند، دیر یا زود با چرخش ناگهانی و پرهزینه آمریکا مواجه خواهند شد. راهبرد واقعی، حرکت به سمت معماری امنیت و توسعه بر پایه استقلال، توازن و هم‌گرایی منطقه‌ای است تا ابزار بودن به شریک بودن تبدیل شود.
هیدروپولیتیک؛
هیدروپولیتیک ایران و ادعاهای نتانیاهو
✅بنیامین نتانیاهو در سال‌های اخیر بحران آب را به‌عنوان ابزاری برای تخریب وجهه حکمرانی ایران برجسته کرده و آن را نشانه‌ای از ناکارآمدی معرفی کرده است. اما بررسی دانش هیدروپولیتیک و نظر اندیشمندان این حوزه نشان می‌دهد که برخلاف این تصویرسازی تبلیغاتی، موقعیت ایران در مدیریت منابع آبی و ظرفیت‌های دیپلماسی آب، به‌مراتب مطلوب‌تر از رژیم صهیونیستی است. ✳️ جایگاه جغرافیایی و ظرفیت منابع ایران با قرار گرفتن در چندین حوضه مشترک (هیرمند، ارس، دجله و فرات) نه‌تنها چالش‌های متنوعی دارد بلکه امکان نهادسازی و دیپلماسی منطقه‌ای گسترده‌تری نیز در اختیارش است. این در حالی است که اسرائیل تنها در حوضه کوچک اردن و منابع محدود داخلی گرفتار است و حتی برای تأمین نیازهای پایه‌ای به واردات آب مجازی و فناوری‌های پرهزینه شیرین‌سازی متکی می‌باشد. ✳️دیپلماسی آب و همکاری‌های منطقه‌ای ایران با آذربایجان و ارمنستان در حوضه ارس، الگوهای همکاری موفقی مانند نیروگاه برق‌آبی مشترک و مدیریت سیلاب داشته است؛ همچنین در مرز غربی با عراق، ظرفیت گفت‌وگو بر سر دجله و فرات وجود دارد. حتی مناقشات هیرمند با افغانستان نیز نشان‌دهنده وجود چارچوب حقوقی (معاهده ۱۳۵۱) است که امکان بازتعریف و تقویت دارد. اسرائیل اما به دلیل اشغالگری و عدم اعتمادسازی، از ایجاد یک نهاد منطقه‌ای واقعی در حوضه اردن عاجز مانده و بحران حق‌آبه فلسطین و اردن را به نقطه مناقشه دائمی رسانده است. ✳️ امنیت ملی و مدیریت پایدار در ایران، بحران‌های آبی هرچند جدی هستند، اما در چارچوب سیاست‌های امنیت ملی و توسعه پایدار بررسی می‌شوند و همواره بخشی از گفتمان منطقه‌ای و جهانی بوده‌اند. در مقابل، اسرائیل بحران آب را به‌عنوان ابزار فشار علیه فلسطینیان به کار گرفته و همین امر آن را به نقطه ضعف ژئوپلیتیک تبدیل کرده است، چرا که نهادهای بین‌المللی این رویکرد را ناقض عدالت محیطی می‌دانند. ❇️اگرچه ایران با چالش‌های اقلیمی و مدیریتی جدی روبه‌رو است، اما ظرفیت‌های ژئوپلیتیک، موقعیت حوضه‌های مشترک، و تجربه‌های موفق دیپلماسی آبی، جایگاه هیدروپولیتیک ایران را بسیار مطلوب‌تر از اسرائیل می‌سازد. برخلاف تبلیغات نتانیاهو، ایران می‌تواند از آب نه به‌عنوان نقطه ضعف، بلکه به‌عنوان پل همکاری منطقه‌ای و اهرم مشروع قدرت نرم بهره گیرد، در حالی که رژیم صهیونیستی همچنان در دام بحران‌های ساختاری ناشی از سیاست‌های اشغالگرانه خود گرفتار است.
بازدارندگی؛
اسلحه مقاومت؛ ستون فقرات امنیت و بازدارندگی در غرب آسیا
در تاریخ پرفراز و نشیب جنگ‌های اشغالگرانه، یک واقعیت تلخ همواره تکرار شده است: هرگاه ملتی خلع سلاح شده، کنترل سرنوشت سیاسی خود را نیز از دست داده است. خلع سلاح به معنای حذف کامل «توان بازیگری ملت‌ها» در بحبوحه تحولات سرنوشت‌ساز منطقه‌ای و جهانی است. این حقیقت تلخ به‌طور چشمگیری در فلسطین، لبنان، یمن و عراق مشهود است. در دل این تجارب تاریخی، "اسلحه مقاومت" نه تنها یک تهدید امنیتی، بلکه تنها مؤلفه باقی‌مانده از قدرت مستقل ملت‌های اشغال‌دیده است. امروزه، پروژه‌ی هدفمند خلع سلاح مقاومت با فشار سیاسی، امنیتی، رسانه‌ای و حتی تهدید مستقیم رهبران مقاومت دنبال می‌شود. بنابراین، ضروری است پرونده‌های گذشته و معادلات کنونی را در یک چارچوب راهبردی و فعالانه مورد بازخوانی قرار دهیم. بر این اساس، اسلحه مقاومت را می‌توان در سه سطح کلیدی تحلیل کرد: ۱. کارکرد موازنه‌ساز درونی در میدان امت‌محور ۲. نقش بازدارنده اسلحه مقاومت در مقابل جنگ‌های هیبریدی ۳. راهبرد تضعیف سلاح مقاومت؛ ابزاری برای مهندسی نظم پساایران‌هراسی اسلحه مقاومت، به درستی، «خط قرمز امنیت تمدنی» در منطق دفاعی جمهوری اسلامی تلقی می‌شود. هیچ نسخه‌ای از امنیت منطقه‌ای که بر پایه خلع سلاح مقاومت بنا شده باشد، از نگاه ایران مشروع، مؤثر و ماندگار نیست. این اصلی است که چه از زبان فرماندهان سپاه بشنویم و چه از زبان دیپلمات‌های امنیتی، ثابت باقی می‌ماند. شهید حاج قاسم سلیمانی به زیبایی این اصل را بیان کرد: "اگر مقاومت سلاح نداشت، دشمن ترمز نمی‌زد." مقاومت در منطقه، بدون سلاح، مترادف با بازگشت اشغال، عقب‌نشینی تاریخی و بسته‌شدن افق‌های استقلال تمدنی است. اسلحه باقی خواهد ماند، زیرا تهدید همچنان پابرجاست. اما مهم‌تر از آن، اسلحه باقی می‌ماند، زیرا فهم سیاسی امت عمیق‌تر از آن است که تجربه تلخ خلع سلاح یاسر عرفات را بار دیگر تکرار کند.
روانشناسی؛
روانشناسی سیاسی پافشاری نتانیاهو بر «اسرائیل بزرگ»
از نگاه روانشناسی سیاسی، پافشاری نتانیاهو بر ایده‌ای که بارها در تاریخ مشابه آن با شکست روبه‌رو شده، ترکیبی از چند عامل شخصیتی و محیطی است: ✳️ خودشیفتگی سیاسی (Political Narcissism) – رهبران خودشیفته باور دارند که برخلاف گذشتگان، آنان «استثنا» هستند و قوانین تاریخ شامل حالشان نمی‌شود. ✳️ اثر موفقیت‌های پیشین – نتانیاهو در طول دوران سیاسی خود چندین بار از بحران‌ها جان سالم به در برده و این امر باعث تقویت «توهم مصونیت از شکست» در او شده است. ✳️سرمایه‌گذاری عاطفی در روایت ایدئولوژیک – ایده «اسرائیل بزرگ» در گفتمان راست‌گرای صهیونیستی نه فقط یک هدف سیاسی بلکه بخشی از هویت و مشروعیت شخصی رهبر به‌شمار می‌رود. می‌گویند در روزگار تیمور، یکی از فرماندهانش اصرار داشت که دژ مستحکمی را که پیش‌تر ده‌ها سپاه در فتحش شکست خورده بودند، حتماً بگیرد. تیمور به او هشدار داد: «اگر همه پیش از تو شکست خوردند، یا دشمن جاودانه است، یا راه تو همان راه خطاست.» فرمانده گوش نداد، سپاهش را فرستاد و همان روز، نیمی از نیروهایش نابود شد. تیمور به او گفت: «تاریخ را نخواندی تا پیروز شوی، خواندی تا تکرار کنی.» نتانیاهو نیز، با نادیده گرفتن درس‌های تاریخ، در مسیری گام می‌زند که پیشینیان بسیاری در آن به بن‌بست رسیده‌اند.
روانشناسی؛
روانشناسی سیاسی پافشاری نتانیاهو بر «اسرائیل بزرگ»
از نگاه روانشناسی سیاسی، پافشاری نتانیاهو بر ایده‌ای که بارها در تاریخ مشابه آن با شکست روبه‌رو شده، ترکیبی از چند عامل شخصیتی و محیطی است: ✳️ خودشیفتگی سیاسی (Political Narcissism) – رهبران خودشیفته باور دارند که برخلاف گذشتگان، آنان «استثنا» هستند و قوانین تاریخ شامل حالشان نمی‌شود. ✳️ اثر موفقیت‌های پیشین – نتانیاهو در طول دوران سیاسی خود چندین بار از بحران‌ها جان سالم به در برده و این امر باعث تقویت «توهم مصونیت از شکست» در او شده است. ✳️سرمایه‌گذاری عاطفی در روایت ایدئولوژیک – ایده «اسرائیل بزرگ» در گفتمان راست‌گرای صهیونیستی نه فقط یک هدف سیاسی بلکه بخشی از هویت و مشروعیت شخصی رهبر به‌شمار می‌رود. می‌گویند در روزگار تیمور، یکی از فرماندهانش اصرار داشت که دژ مستحکمی را که پیش‌تر ده‌ها سپاه در فتحش شکست خورده بودند، حتماً بگیرد. تیمور به او هشدار داد: «اگر همه پیش از تو شکست خوردند، یا دشمن جاودانه است، یا راه تو همان راه خطاست.» فرمانده گوش نداد، سپاهش را فرستاد و همان روز، نیمی از نیروهایش نابود شد. تیمور به او گفت: «تاریخ را نخواندی تا پیروز شوی، خواندی تا تکرار کنی.» نتانیاهو نیز، با نادیده گرفتن درس‌های تاریخ، در مسیری گام می‌زند که پیشینیان بسیاری در آن به بن‌بست رسیده‌اند.
لاریجانی در بغداد و بیروت؛
واکاوی اهمیت سفر منطقه ای علی لاریجانی
جمهوری اسلامی ایران بر اساس رویکرد اصولی خود تاکید دارد که راه رسیدن منطقه به ثبات و امنیت پایدار، عدم دخالت بیگانگان و ایجاد وحدت زیر پرچم حمایت از فلسطین و با تکیه بر تمام امکانات از جمله سلاح مقاومت است. با توجه به این امر، سفر منطقه‌ای لاریجانی به عنوان یک چهره باسابقه سیاسی و در عین حال معتدل، در راستای ادامه سیاست همگرایی منطقه‌ای ایران با تکیه بر توسعه مناسبات اقتصادی و سیاسی و امنیت بومی شده قابل ارزیابی است که می‌تواند مقدمه ساز تحولاتی تازه و مهم در معادلات منطقه گردد.
عراق- حشدالشعبی؛
عراق؛ از قانون حشد الشعبی تا مسئله عقب نشینی نیروهای آمریکایی
مجلس عراق در حال مشغول بررسی قانون تثبیت جایگاه رسمی حشدالشعبی و تقویت رابطه ارتش با این سازمان مردم نهاد است. این موضوع اعتراض آمریکا ر ابرانگیخته و واشنگتن با تصویب قانون نیروهای حشد شعبی مخالف است و این موضوع را به «محمد شیاع السودانی» نخست وزیر عراق اطلاع داده است. «مارکو روبیو»، وزیر امور خارجه ایالات متحده، در گفت‌وگو با نخست وزیر عراق، نگرانی «عمیق» ایالات متحده را در مورد پیش‌نویس قانون نیروهای حشد شعبی که در حال حاضر در پارلمان است، ابراز کرد. او ادعا کرد که چنین قانونی، به گفته او، نفوذ ایران و گروه‌های مسلحی را که حاکمیت عراق را تضعیف می‌کنند، تثبیت می‌کند. این قانون حقوق مبارزان نیروهای حشد شعبی را حفظ، فعالیت آنها را تنظیم و برنامه‌ها و فعالیت‌های نیروهای حشد شعبی را قانونی‌تر می‌کند. کمیته امنیت و دفاع پارلمان توصیه کرد که پیش‌نویس قانون نیروهای حشد شعبی برای رأی‌گیری به پارلمان عراق ارائه شود. محمد شیاع السودانی نخست وزیر عراق از قانون پیشنهادی دفاع کرد و اذعان کرد که این بخشی از تلاش برای اطمینان از کنترل سلاح‌ ها توسط دولت است. به گفته او سازمان‌های امنیتی باید تحت قوانین عمل کنند و تابع آنها بوده و پاسخگو باشند. شایان ذکر است، نیروهای بسیج مردمی حشدالشعبی یک سازمان نظامی و بخشی از نیروهای مسلح عراق است که وابسته به فرماندهی کل قوا است، اما چون طبق قانون ماهیت مستقل خود را حفظ کرده، از وزیر دفاع یا رئیس ستاد کل نیروهای مسلح دستور مستقیم دریافت نمی کند.
انصارالله؛
تداوم عملیات های انصارالله علیه رژیم صهیونیستی
مقاومت یمن با محوریت جنبش انصارالله همچنان در دفاع از غزه بر عهد خود ایستاده و با سیطره هوایی و دریایی دشمنان غربی و صهیونیستی را در تنگنای سختی قرار داده است. عبدالملک بدرالدین حوثی رهبر انصارالله یمن رهبر انصار الله در آخرین سخنرانی خود ضکم تاکید بر ادامه محاصره دریایی در دریای سرخ، خلیج عدن و تنگه باب‌المندب اعلام کرد عبور و مرور کشتی‌ها به مقصد فلسطین اشغالی و بالعکس ممنوع است. در این حال، ارتش یمن از آغاز مرحله چهارم محاصره دریایی علیه رژیم صهیونیستی خبر داده و دستورالعمل‌هایی را برای شرکت‌های کشیرانی صادر کرده است. برخی ناظران بر این باورند که دوره آینده می‌تواند شاهد اختلال گسترده در ترافیک کشتیرانی و افزایش عدم اطمینان در مورد امنیت خطوط کشتیرانی به دلیل وضعیت ناپایدار در دریای سرخ و تنگه باب المندب باشد؛ به ویژه اینکه انتظار می‌رود یمنی ‌ها با اعلام آغاز مرحله چهارم محاصره دریایی علیه اسرائیل، عملیات‌های خود را به طور قابل توجهی تشدید کنند. علاوه بر عملیات های دریایی، شلیک موشک های بالستیک به اراضی اشغالی فلسطین نیز توسط مقاومت یمن همچنان ادامه دارد و رژیم غاصب و متحدان غربی آن را در تنگنا قرار داده است. به گفته مقامات ارشد امنیتی اسرائیل حوثی ها (انصارالله) تقریبا هر روز به سمت اسرائیل موشک و پهپاد شلیک می کنند. به همین دلیل اسرائیل کاتس، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی به نهادهای نظامی دستور داده است که روند آمادگی یک عملیات گسترده علیه حوثی ها را تسریع کنند. در این راستا، عملیات اطلاعاتی سازمانهای امنیتی موساد و سیا برای شناسایی شخصیت های مهم یمنی از ماه ها پیش شروع شده است. با توجه به تداوم پرواز هواپیماهای ترابری آمریکایی و اروپایی به فرودگاه بن گوریون به نظر می ‌رسد که عملیات نظامی اسرائیل علیه یمن در آینده نزدیک اجرا شود. رسانه‌های صهیونیستی سید عبدالملک بدرالدین الحوثی، مهدی المشاط، محمد علی الحوثی و تعدادی از فرماندهان نظامی نیروهای مسلح و مقامات سیاسی دولتی یمن را جز لیست ترور خود در یمن ذکر کرده ‌اند. افزایش عملیات‌های نظامی یمن و تنگ‌تر کردن حلقه محاصره دریایی علیه رژیم صهیونیستی، در سایه تحولات فلسطین به ویژه نوار غزه و تداوم و تشدید جنگ نسل کشی و گرسنگی رژیم اشغالگر ضد این باریکه، در سایه سکوت شرم آور عربی، اسلامی و بین‌المللی صورت می‌گیرد.
تحولات سوریه؛
درگیری های جنوب سوریه و دخالت رژیم صهیونیستی
سویدا، شهری با اکثریت جمعیت دروزی می باشد. این اقلیت که بیش از 3 درصد جمعیت سوریه را تشکیل می دهند یک فرقه مذهبی است که به ‌عنوان شاخه ‌ای از اسلام شیعه در قرن دهم میلادی شکل گرفته است. این جامعه 700 هزار نفری عمدتاً در استان جنوبی سویدا و برخی از حومه‌های دمشق، عمدتاً در جرمانا و اشرفیه ساکن هستند. برخی ناظران نیز دلیل تاآرامی در جنوب را به خشونت ورزی نیروهای دولتی و نیز ناکامی دولت جدید سوریه در ارایه یک نسخه سیاسی فراگیر و در نتیجه نارضایتی عمومی در این منطقه نسبت می دهند. در بحبوحه این درگیری ها، ارتش رژیم صهیونیستی بامداد چهارشنبه 25 تیرماه 1404 ساختمان وزارت دفاع سوریه و اطراف کاخ ریاست‌ جمهوری در دمشق را هدف حملاتی قرار داد که در نوع خود بی سابقه محسوب می شود. این حملات تنها چند ساعت پس از تهدید تل‌آویو به اقدام نظامی در صورت عدم عقب ‌نشینی نیروهای دولتی سوریه از سویدا صورت گرفت. نهایتاً در سویدا اعلام آتش بس شد و وزارت دفاع این کشور گفت که پس از چند روز درگیری مرگبار با قبایل بدوی، با شخصیت های برجسته و سرشناس شهر به توافق رسیده است. پیش از این نیز درگیری ها در این شهر به توافق آتش بس منجر شده بود. رژیم صهیونیستی دروزی‌ها را به عنوان متحدان بالقوه خود در سوریه می‌داند و مدعی است برای محافظت از آنان مداخله کرده است. اما این رژیم اهداف پنهانی دیگری را دنبال می کند از جمله: • مقابله با دولت جدید سوریه، به ویژه جناح‌های اسلامی افراطی، و ممانعت از تثبیت کامل اقتدار این دولت و جلوگیری از بازسازی قابلیت‌های نظامی در این کشور • توسعه طلبی و اشغال نظامی سوریه در قالب طرح «کریدور داوود» در جهت ایجاد منطقه‌ای پیوسته میان سرزمین‌های اشغالی و مناطق تحت کنترل نیروهای کرد جدایی‌ طلب به منظور جلوگیری از نفوذ ترکیه و ایران در سوریه. • ایجاد یک منطقه خودمختار دروزی در استان سویدا که از دمشق مستقل باشد و بتواند به عنوان منطقه حائل عمل کرده و امنیت بلندی‌های جولان را تضمین کند. همکاری دیرین دروزی‌ها با اسرائیل در چارچوب این ساختار منطقه‌ای جدید در جنوب سوریه قابل ارزیابی است.
تحولات سوریه؛
درگیری های جنوب سوریه و دخالت رژیم صهیونیستی
سویدا، شهری با اکثریت جمعیت دروزی می باشد. این اقلیت که بیش از 3 درصد جمعیت سوریه را تشکیل می دهند یک فرقه مذهبی است که به ‌عنوان شاخه ‌ای از اسلام شیعه در قرن دهم میلادی شکل گرفته است. این جامعه 700 هزار نفری عمدتاً در استان جنوبی سویدا و برخی از حومه‌های دمشق، عمدتاً در جرمانا و اشرفیه ساکن هستند. برخی ناظران نیز دلیل تاآرامی در جنوب را به خشونت ورزی نیروهای دولتی و نیز ناکامی دولت جدید سوریه در ارایه یک نسخه سیاسی فراگیر و در نتیجه نارضایتی عمومی در این منطقه نسبت می دهند. در بحبوحه این درگیری ها، ارتش رژیم صهیونیستی بامداد چهارشنبه 25 تیرماه 1404 ساختمان وزارت دفاع سوریه و اطراف کاخ ریاست‌ جمهوری در دمشق را هدف حملاتی قرار داد که در نوع خود بی سابقه محسوب می شود. این حملات تنها چند ساعت پس از تهدید تل‌آویو به اقدام نظامی در صورت عدم عقب ‌نشینی نیروهای دولتی سوریه از سویدا صورت گرفت. نهایتاً در سویدا اعلام آتش بس شد و وزارت دفاع این کشور گفت که پس از چند روز درگیری مرگبار با قبایل بدوی، با شخصیت های برجسته و سرشناس شهر به توافق رسیده است. پیش از این نیز درگیری ها در این شهر به توافق آتش بس منجر شده بود. در مجموع، بحران داخلی سوریه در مرحله پسااسد که هر از گاهی در مناطقی مانند ساحل و جنوب شعله ور شده، نشانگر عمق اختلافات سیاسی و گسست های قومی در این کشور می باشد که حاکمیت جدید به ریاست احمد الشرع، به رغم شعارهایی چون وحدت ملی و حرکت به سوی حکومت فراگیر، هنوز موفق به مهار آن نشده است. وجود تفکرات تمامیت‌خواه با رسوبات ایدئولوژی اسلام افراطی که کم و بیش بر عقلانیت حاکمیت جدید غلبه دارد، مانع ارائه الگوی جامع سیاسی شده و در نتیجه موفق به جلب رضایت عمومی به ویژه در مناطق ملتهب با حضور گروه‌های مسلح نشده و طبیعی است که به جای مذاکره و تفاهم و توافق، شاهد درگیری های خونین در سوریه باشیم.
فاجعه انسانی؛
نوار غزه؛ تشدید فاجعه انسانی
حملات و محاصره رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه حدود ۲۲ ماه است که ادامه دارد و جامعه جهانی هنوز اقدام مؤثری برای توقف این وضعیت فاجعه‌بار انجام نداده است. نهادهای بین‌المللی از جمله برنامه جهانی غذا، دفتر حقوق بشر سازمان ملل متحد و سازمان جهانی بهداشت، درباره تشدید بحران انسانی در نوار غزه و کرانه باختری هشدار داده‌اند. حملات رژیم صهیونیستی به مناطق مختلف نوار غزه همچنان ادامه دارد و رژیم اسرائیل تهدید کرده است که در صورت انتشار ویدیوهای مستند از ویرانی‌های نوار غزه، ارسال کمک‌های بشردوستانه را متوقف خواهد کرد. دولت خودگردان در نوار غزه اعلام کرد که گزارش‌ها نشان می‌دهد که در طول مدت جنگ غزه، بیش از 17 هزار کودک در این منطقه به شهادت رسیده و 33 هزار کودک دیگر مجروح شده‌اند. در واقع رژیم صهیونیستی سیاست اعمال فشار شدید و گرسنه سازی در نوار غزه را در پیش گرفته است تا بدین وسیله فلسطینی ها به ستوه آمده و مجبور به پذیرش طرح ظالمانه کوچ اجباری شوند. با این حال مقاومت مثال زدنی اهالی غزه مانع تحقق اهداف شوم رژیم غاصب شده و سرانجام این رژیم چاره ای جز عقب نشینی نخواهد داشت. در این میان کشورهای اروپایی که به خاطر انفعال در قبال فاجعه انسانی در نوار غزه از سوی ملت های خود تحت فشار قرار دادند تصمیم گرفته اند با شناسایی دولت مستقل فلسطین بر رژیم صهیونیستی اعمال فشار کنند تا مگر به محاصره نوار غزه پایان دهد. کی‌یر استارمر نخست‌ وزیر بریتانیا اخیرا اعلام کرد که لندن در ماه سپتامبر کشور مستقل فلسطین را به رسمیت خواهد شناخت؛ مگر آنکه اسرائیل گام‌های معناداری برای پایان دادن به وضعیت فاجعه‌بار غزه بردارد. پیش از بریتانیا، فرانسه نیز اعلام کرد دولت مستقل فلسطین را به رسمیت می شناسد. امانوئل مکرون رئیس جمهوری فرانسه تاکید کرد که پاریس کشور فلسطین را به رسمیت خواهد شناخت و این تصمیم را در مجمع عمومی سازمان ملل در ماه سپتامبر (مهر) رسما اعلام خواهد کرد. از نگاه پاریس راه‌حل «دو کشوری» مبتنی بر قوانین بین ‌المللی و به رسمیت شناختن کشور فلسطین گامی اساسی در راستای تحقق صلح و ثبات محسوب می شود.
جنگنده F-47 و تاثیرات آن بر دکترین تهاجمی اسرائیل؛
اف-۴۷؛ اهرم جدید اسرائیل برای تضعیف معماری امنیت در خاورمیانه
دکترین «برتری کیفی نظامی» دهه‌هاست که سنگ بنای سیاست دفاعی و امنیتی رژیم صهیونیستی و شالوده حمایت‌های راهبردی ایالات متحده از این رژیم در غرب آسیا محسوب می‌شود. این دکترین، که در قوانین آمریکا نیز نهادینه شده، تضمین می‌کند که توانمندی‌های نظامی اسرائیل همواره یک نسل فناورانه‌تر و کارآمدتر از مجموع رقبای منطقه‌ای خود باقی بماند که این امر به معنای ممنوعیت صادرات فناوری‌های نظامی پیشرفته و روزآمد به کشورهای پیرامونی اسرائیل است. به طور مثال جنگنده نسل پنجم F-35 تاکنون نماد اصلی و ملموس اجرای این قاعده در راستای تضمین برتری هوایی رژیم در مقابل سایر کشورهای خاورمیانه و آفریقا بوده است. اما امروز، منطقه در آستانه یک دگردیسی ساختاری قرار گرفته است؛ در حالی که متحدان عربی آمریکا برای دستیابی به F-35 تلاش می‌کنند. با توجه به آنچه بیان شد و در قالب جمع بندی می‌توان بر این نکته تاکید کرد که تلاش رژیم صهیونیستی برای دستیابی به جنگنده نسل ششم F-47، فراتر از یک نوسازی تسلیحاتی، یک اقدام راهبردی برای مهندسی مجدد موازنه قدرت در غرب آسیا و تضمین برتری نظامی مطلق برای دست‌کم یک تا دو دهه آینده است. این تحول، که مبتنی بر یک جهش چارچوبی در حوزه فناوری‌های مرتبط با نبرد هوایی شبکه‌محور، هوش مصنوعی و پنهان‌کاری پیشرفته است، چالشی مستقیم برای معماری امنیتی منطقه و منافع ملی کشورهای اسلامی و خاصه کشورمان می‌باشد. رفع و دفع این چالش نیازمند یک راهبرد جامع، چندلایه و آینده‌نگر است که صرفاً بر ابزارها و رویکردهای سنتی تکیه نکند و ابعاد فنی، دکترینال و ژئوپلیتیک مسئله را همزمان در نظر بگیرد. تجربه منازعات اخیر، از جمله عملیات جنگ تحمیلی 12 روزه، اهمیت حیاتی یک توان دفاعی چندوجهی و یک نیروی هوایی کارآمد را برای دفع تهدیدات به اثبات رسانده است. هرچند تحریم‌های ظالمانه، مسیر دسترسی به فناوری‌های نوین را دشوار و پرهزینه ساخته است، انفعال در برابر روندهای فناورانه دشمن، گزینه‌ای پذیرفتنی نیست و به منزله واگذاری ابتکار عمل به رقیب است.
ترس تل‌آویو از دکترین دفاعی یمن؛
زنگ خطر پایان برتری هوایی رژیم صهیونیستی
حمله اسرائیل به یمن نشانه‌ای از هراس راهبردی در برابر دکترین پدافندی انصارالله است؛ الگویی بومی و مؤثر که با ناکام‌سازی عملیات‌های هوایی تل‌آویو، معماری امنیتی جدیدی را در محور مقاومت بنیان نهاده است.
خیانت حکام عرب؛
3 پالس معنادار از خیانت جدید حکام عرب به فلسطین
نوار غزه در روزهای اخیر به مرکز توجه بسیاری از رسانه ها و افکار عمومی جهان تبدیل شده است. ثبت لحظات ناراحت کننده از قحطی و گرسنگی مفرط مردم غزه، هر وجدان بیداری را به درد می آورد. رژیم اشغالگر قدس که در صحنه نظامی از شکست دادن ملت فلسطین ناامید شده و در روزهای اخیر ضربات کوبنده و مهلکی را از رزمندگان فلسطینی دریافت کرده و می کند، عملا به استفاده از تحمیل گرسنگی به مردم بیگناه به عنوان یک ابزار جنگی رو آورده و روی جنایتکاران تاریخ را سفید کرده است. گزارش های رسمی حاکی از این هستند که تاکنون 80 کودک فلسطینی در نوار غزه از شدت گرسنگی جان خود را از دست داده اند. البته که ویدئوهای مختلف حاکی از این هستند که مردم ساکن در نوار غزه در خیابان ها از شدت گرسنگی، بر زمین می افتند. در شبکه های اجتماعی نیز پُر شده از ویدئوهای مردم غزه که می گویند از گرسنی سنگ بر شکم می بندند و از جهانیان می خواهند تا در برابر جنایات صهیونیست ها علیه مردم بیگناه غزه کاری کنند و به پا خیزند.
آینده روابط اعراب و اسرائیل؛
پیچیدگی روابط اعراب و اسرائیل پس از حمله به ایران
حمله اسرائیل به ایران روابط اعراب با تل‌آویو را وارد فاز جدیدی کرده؛ در حالی‌که برخی کشورها تحت فشار آمریکا به عادی‌سازی نزدیک شده‌اند، موج محکومیت‌های رسمی و مردمی روند را پیچیده کرده است.
اقتدار بازدارنده ایران؛
عملیات وعده صادق ۳؛ نمایش قدرت و امنیت ملی ایران
در عملیات «وعده صادق ۳»، ایران با حملات موشکی دقیق، انهدام شبکه جاسوسی موساد و حفظ تأسیسات حساس هسته‌ای، گامی بلند در مسیر امنیت و اقتدار ملی برداشت. این عملیات علاوه بر بازدارندگی در برابر دشمن، موجب افزایش وحدت ملی و محبوبیت منطقه‌ای ایران شد.
پروژه خلع‌سلاح حزب‌الله؛
جنگ نیابتی واشنگتن و تلاویو علیه مقاومت
در جدیدترین تلاش مشترک آمریکا و اسرائیل برای تضعیف مقاومت، سند توماس باراک خواستار خلع‌سلاح حزب‌الله شده است. با مخالفت قاطع حزب‌الله و حمایت نبیه بری از این موضع، روند دیپلماتیک با چالش روبه‌رو شده و نشان می‌دهد مقاومت همچنان در برابر فشارهای خارجی ایستاده است.
حماسه‌آفرینی حماس؛
خلاقیت نظامی حماس چگونه ارتش اسرائیل را فرسوده کرد؟
تحولات میدانی اخیر در غزه، نشان از ورود مقاومت فلسطین به مرحله‌ای نوین از نبرد دارد. گزارش رسانه‌های اسرائیلی حاکی از آن است که حماس با استفاده از ترکیبی از تاکتیک‌های سنتی و فناورانه، در پی تحمیل یک جنگ فرسایشی پرهزینه به ارتش اسرائیل است. این تغییر راهبردی می‌تواند موازنه قدرت در غزه را به‌نفع جبهه مقاومت تغییر دهد.
خفگی ژئوپلیتیکی؛
اهداف دشمن از ایجاد کریدورهای داوود و زنگزور
پروژه‌های کریدور زنگزور و داوود با طراحی رژیم صهیونیستی و حمایت برخی قدرت‌ها، ایران را با خطر انزوای ژئوپلیتیکی در قفقاز و غرب آسیا مواجه کرده‌اند. هدف، تجزیه منطقه، تضعیف محور مقاومت و تغییر موازنه قواست.
تحولات سوریه؛
واکاوی درگیری های جنوب سوریه و مداخله رژیم صهیونیستی
درگیری‌های خونین در سویدا و حملات بی‌سابقه اسرائیل به دمشق، ابعاد تازه‌ای از پروژه کریدور داوود و تجزیه سوریه را آشکار کرده است. حمایت تل‌آویو از دروزی‌ها، تنها پوششی برای توسعه‌طلبی و تضعیف ساختار جدید حاکمیتی در سوریه است.
اسرائیل و بحران سویدا؛
بررسی ابعاد راهبردی نقش آفرینی اسرائیل در بحران جدایی‌طلبی سویدا
رژیم صهیونیستی با سوءاستفاده از تنش‌های قومی در سویدا و تضعیف ارتش سوریه، پروژه «خرده‌دولت‌سازی» را کلید زده است. هدف نهایی این مهندسی ژئوپلیتیک، تأمین امنیت اسرائیل با بی‌ثبات‌سازی دولت‌های مستقل منطقه است.
آتش بس غزه؛
پشت پرده پذیرش آتش‌بس جدید غزه از سوی آمریکا و صهیونیست ها
آمریکا و اسرائیل زیر فشار بحران انسانی و مقاومت فلسطین، طرح آتش‌بس ۶۰ روزه با میانجیگری مصر و قطر را پذیرفته‌اند، اما اختلافات درباره شرایط و تضمین‌ها ادامه دارد.
آرایش تهاجمی مقاومت؛
لزوم آرایش آفندی در برابر دشمن صهیونیستی
مقابله با رژیم صهیونیستی مستلزم آرایش آفندی و فعال‌سازی حداکثری ظرفیت‌های مقاومت است تا از حالت تدافعی صرف خارج شده و امکان ضربه اولیه و بازدارندگی واقعی فراهم شود.
بحران موجودیت اسرائیل؛
جنگ 12 روزه و تهدید وجودی صهیونیست‌ها
در جریان جنگ ۱۲ روزه، رژیم صهیونیستی با ترک‌برداشتن افسانه شکست‌ناپذیری، هزینه‌های روزانه ۷۵۰ میلیون دلاری، تخریب گسترده تل‌آویو و موج مهاجرت معکوس روبه‌رو شد که تهدیدی جدی برای موجودیت این رژیم تلقی می‌شود.
تحلیل آتش‌بس ایران و اسرائیل؛
دلایل پذیرش آتش‌بس و سناریوهای پیش‌رو در نبرد ایران و رژیم صهیونیستی
پذیرش آتش‌بس از سوی ایران و اسرائیل به دلایل نظامی، اجتماعی و راهبردی بود. آینده این آتش‌بس بسته به عوامل میدانی و دیپلماتیک، ممکن است به تداوم، نقض یا وضعیت نیم‌بند منجر شود.
ایران در اوج؛
پایان صبر استراتژیک و آغاز نظم جدید منطقه‌ای به رهبری ایران
جمهوری اسلامی ایران در نبرد ۱۲ روزه اخیر، با عبور از سیاست صبر استراتژیک و اجرای عملیات «وعده صادق ۳»، ضربه‌ای بی‌سابقه به رژیم صهیونیستی وارد کرد. این عملیات نه‌تنها ساختار نظامی تل‌آویو و واشنگتن را به چالش کشید، بلکه در سطح راهبردی، شکست سنگینی بر پیکره رژیم صهیونیستی وارد کرد. تحلیل‌گران این پیروزی را نماد پایان نظم قدیم و ظهور ایران به‌عنوان یک قدرت تمدن‌ساز منطقه‌ای می‌دانند. ایران با اتکا به رهبری مقتدر، انسجام ملی و توانمندی‌های موشکی و اطلاعاتی، توانست انتقام خون شهدا و مظلومان غزه، یمن، لبنان و کرانه باختری را بگیرد.
عصر پس از پیروزی؛
از فروپاشی گنبد آهنین تا وحدت ملی و آغاز تمدن نوین اسلامی
جمهوری اسلامی ایران با پیروزی در برابر رژیم صهیونیستی، وارد مرحله جدیدی از اقتدار راهبردی و تمدن‌سازی شد. آتش‌بس تحمیل‌شده به دشمن، نماد فروپاشی اسرائیل و زایش قدرت نوین ایران بود.
نبرد ایران و محور عبری_غربی؛
پیام‌های جنگ ۱۲ روزه ایران و رژیم صهیونیستی
جنگ ۱۲ روزه با آتش‌بس یک‌جانبه دشمن پایان یافت؛ اما اسرائیل و آمریکا هیچ‌یک به اهداف خود نرسیدند. ایران با پاسخ‌های موشکی، مقاومت ملی و بازدارندگی راهبردی، دشمن را مجبور به عقب‌نشینی کرد.
پدافند پیش‌دستانه ایران؛
سرنگونی اف‌۳۵، دستگیری خلبان و افول برتری هوایی اسرائیل
پدافند ایران با تاکتیکی هوشمند چندین اف‌۳۵ را سرنگون و یک خلبان اسرائیلی را پیش از فرار بازداشت کرد. مشارکت مردمی در شناسایی جاسوس‌ها و فرماندهی تازه سپاه، آینده‌ای تهدیدآمیز برای تل‌آویو رقم زده است.
پاسخ راهبردی ایران؛
نمایش اقتدار بومی ایران در قلب دشمن
حمله گسترده موشکی ایران به تل‌آویو، با وجود حمایت پدافندی آمریکا، شکستی بی‌سابقه برای رژیم صهیونیستی رقم زد. این عملیات دقیق و بومی، مفهوم بازدارندگی فعال را به سطح جدیدی ارتقاء داد و اهمیت نبرد در مرزهای دشمن را به مردم گوشزد کرد.
نبرد ایران اسرائیل؛
شکست برتری اولیه صهیونیست‌ها و آغاز ابتکار عمل ایران
ابتکار عمل دشمن در ساعات ابتدایی با ترور فرماندهان و حملات گسترده هوایی آغاز شد اما پس از بازیابی فرماندهی و امنیت آسمان، ایران با حملات موشکی گسترده، صحنه نبرد را به نفع خود تغییر داد. مرحله دوم نبرد با احتمال شدت گرفتن آتش، آغاز شده است.
پاسخ نظامی ایران؛
آینده نبرد با رژیم صهیونیستی چگونه رقم می‌خورد؟
با وجود حملات هوشمندانه رژیم صهیونیستی به ساختار دفاعی ایران، چرخه تصمیم‌سازی نظامی در کشور با سرعت ترمیم شده و با بازآرایی پدافند و شناسایی عوامل داخلی، ابتکار عمل را به دست گرفته است.
تقابل اسرائیل و ایران؛
نگاهی بر اهداف حمله رژیم صهیونیستی و پاسخ ایران
رژیم صهیونیستی با ترور فرماندهان و دانشمندان ایرانی و حمله به مناطق مسکونی، تلاش دارد با تروریسم دولتی، رشد قدرت ایران را متوقف کند؛ اما ایران با پاسخ‌های دقیق، معادلات را بر هم زده است.
آغاز تقابل نهایی؛
شروع نبرد سرنوشت‌ساز میان ایران و رژیم صهیونیستی
افزایش فشارها پس از قطعنامه شورای حکام و شکست رژیم صهیونیستی در نبردهای منطقه‌ای، تنش را به مرز درگیری مستقیم با ایران رسانده است. ایران در برابر این تهدید، آمادگی همه‌جانبه خود را به نمایش گذاشته است.
گنجینه‌ای فراتر از اسناد هسته‌ای؛
روایت عملیات اطلاعاتی ایران علیه رژیم صهیونیستی
وزارت اطلاعات با دستیابی به هزاران سند از رژیم صهیونیستی، عملیات گسترده‌ای را رقم زده که به‌گفته وزیر اطلاعات، ابعاد آن فراتر از افشاگری‌های هسته‌ای و با تأثیرات راهبردی در سطح منطقه‌ای است.
نفوذ اطلاعاتی ایران؛
پیام‌های معنادار شوک بزرگ اطلاعاتی ایران به رژیم‌صهیونیستی
ایران با نفوذ اطلاعاتی گسترده به زیرساخت‌های امنیتی اسرائیل، اسناد حساس هسته‌ای را به دست آورد. این عملیات بی‌سابقه، موقعیت راهبردی جمهوری اسلامی را در جنگ اطلاعاتی تثبیت کرد.
پاسخ شورآباد در تل آویو؛
نفوذ امنیتی ایران به عمق صهیونیسم
ایران با نفوذی بی‌سابقه به اطلاعات راهبردی اسرائیل، هزاران سند حساس از تأسیسات اتمی این رژیم را به دست آورده و به شکلی قاطع به سرقت سال ۱۳۹۶ از شورآباد پاسخ داده است.
دیپلماسی منطقه‌ای؛
اهداف راهبردی سفر عراقچی به لبنان و مصر
سفرهای عراقچی به مصر و لبنان با هدف کاهش تنش با آژانس، حمایت از محور مقاومت و ارسال پیام به آمریکا و متحدانش، بخشی از راهبرد دیپلماسی فعال ایران در آستانه مذاکرات هسته‌ای است. این تحرکات نشان می‌دهد تهران به‌دنبال تثبیت موقعیت خود در منطقه و تعدیل فشارهای بین‌المللی است.
تهدید نظامی یا اشتباه استراتژیک؟
عاقبت ریسک حمله نظامی و قمار نتانیاهو
نظم امنیتی غرب آسیا با تهدید حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران در آستانه تغییرات بزرگ قرار دارد. در حالی‌که رژیم صهیونیستی و آمریکا در پی بازطراحی منطقه‌اند، هرگونه ماجراجویی نظامی علیه ایران نه‌تنها به هدف نخواهد رسید، بلکه ممکن است به نقطه پایان رؤیای صهیونیستی در منطقه بدل شود.
طرح ویتکاف برای غزه؛
تلاش تازه آمریکا برای آتش‌بس ۷۰ روزه در غزه
آمریکا با طرحی از استیو ویتکاف به دنبال آتش‌بس موقت در غزه است. این طرح شامل آزادی گروگان‌ها، عقب‌نشینی تدریجی اسرائیل و ورود کمک‌های انسانی است، اما مخالفت تل‌آویو مانع اصلی اجرای آن است.
طرح آتش‌بس غزه؛
بازی دوگانه آمریکا و رد قاطع حماس
طرح آتش‌بس ۶۰ روزه با موافقت اسرائیل و مخالفت حماس، بازتابی از فشار یک‌جانبه آمریکاست. در شرایطی که غزه در آستانه قحطی قرار دارد، نبود تضمین برای پایان جنگ، بحران را عمیق‌تر کرده است.
احتمال سنجی تهاجم نظامی؛
بازی خطرناک رژیم صهیونیستی در سایه تنش‌های ایران و آمریکا
گزارش‌های اخیر مبنی بر احتمال حمله رژیم صهیوینستی به تأسیسات هسته ای ایران، احتمالاً بخشی از جنگ روانی برای فشار بر ایران در مذاکرات است، اما ایران با هوشمندی تمامی سناریوها را رصد می‌کند. حمله گسترده بدون حمایت آمریکا بعید است، زیرا اسرائیل به پشتیبانی لجستیکی آمریکا نیاز دارد. حمله محدود محتمل‌تر است، اما ریسک واکنش شدید ایران و تیرگی روابط آمریکا- اسرائیل را دارد.
از ریاض تا آنکارا؛
جولانی به دنبال کسب مشروعیت خارجی
میزبانی ریاض از رهبر کنونی سوریه نشان دهنده برنامه‌ریزی عربستان سعودی برای بازگشتن به منطقه شامات و سرمایه گذاری بلندمدت در این منطقه است. تنها چند روز پس از تغییر وضعیت سیاسی در سوریه، عربستانی‌ها برای جایگزین کردن نفت ایران جهت تغذیه پالایشگاه‌های سوریه داوطلب و دست به کار شدند. در جریان استقبال از احمد الشرع، ترکیه نیز از حاکم جدید سوریه با عنوان «موقت» استقبال کرد تا نشان دهد که «چک سفید امضا» به جماعت تحریر الشام نداده است و اگر آنها گامی برخلاف منافع ترکیه بردارند باید آماده پذیرش عواقب آن باشند. بازگشت مهاجران، احداث پایگاه نظامی راهبردی در سوریه و در نهایت خلع سلاح یا سرکوب گسترده نیروهای دموکراتیک کرد سوریه از جمله اهداف ترکیه در سوریه است که احمد الشرع برای پاسخ به آنها باید جواب‌های قانع کننده‌ای پیدا کند.به نظر می‌رسد با توجه به پروسه زمان‌بر تدوین قانون اساسی و برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سوریه براساس قطعنامه 2254 شورای امنیت، آنکارا و ریاض تصمیم گرفتند تا با هدف جلوگیری از بازگشت ایران و محور مقاومت به میدان شام رقابت‌های قدیمی را کنار گذاشته و به سمت تثبیت پایه‌های حکومت جدید در دمشق حرکت کنند.
تحولات لبنان؛
حزب الله از دل تهدید تا بازسازی قدرتمند
شیخ نعیم قاسم، دبیرکل حزب‌الله، در موضعی قاطع اعلام کرد: با هرکس که علیه مقاومت اقدام کند یا در پی خلع سلاح آن باشد، مقابله خواهیم کرد. این سخنان که پس از چند نطق آرام مطرح شد، نشانگر تغییر فضا و اقتدار حزب‌الله است. برای درک بهتر موقعیت امروز حزب‌الله، نگاهی به گذشته ضروری است: در خرداد ۱۳۶۱، تجاوز رژیم صهیونیستی به لبنان زمینه‌ساز پیدایش مقاومت شد؛ مقاومتی که همواره در دل تهدیدها شکوفا شده است. پس از ترور سید عباس موسوی در سال ۱۳۷۰، حزب‌الله با رهبری فردی که معادلات دشمن را تا بیش از سه دهه بر هم زد، تقویت شد. در جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۶، حزب‌الله با عملیات‌های استثنایی مانند هدف قرار دادن ناوچه ساعر ۵ و تانک مرکاوا، دشمن را به عقب‌نشینی واداشت. با آغاز طوفان الاقصی، حزب‌الله برای پشتیبانی از فلسطین وارد نبرد شد و در کنار موفقیت‌های میدانی، اشتباهاتی نیز داشت که منجر به شهادت شورای جهادی شد. با این حال، تنها سه روز پس از آن، با حمله موشکی به تل‌آویو و عملیات‌های پهپادی، دوباره قد علم کرد. پس از پایان آتش‌بس، دشمن تلاش کرد از طریق فشار سیاسی، حزب‌الله را از صحنه حذف کند اما این حزب با هوشمندی واکنش نشان داد. پاسخ قاطع شیخ نعیم قاسم به سخنان جوزف عون درباره خلع سلاح، نشانه‌ای از این هوشیاری است. اکنون، حزب‌الله در حال بازسازی سریع توان نظامی و روانی خود است و دشمن، بدون اطلاعات از فرماندهان آینده، دچار سردرگمی راهبردی شده است.
تحول ژئوپلیتیک منطقه؛
از شکست صهیونیست‌ها تا پایان هژمونی آمریکا
طوفان الاقصی تنها یک عملیات نظامی نبود، بلکه آغاز فروپاشی نظم آمریکایی و شکل‌گیری نظم نوین با محوریت مقاومت بود. اکنون محور مقاومت به‌ویژه با مرکزیت ایران، به یکی از ارکان اصلی معادلات قدرت جهانی تبدیل شده است.
اهداف سفر نخست وزیر رژیم صهیونیستی به آمریکا
سفر شتابزده نتانیاهو به واشنگتن حاکی از تلاش نخست وزیر رژیم صهیونیستی برای نمایش اتحاد راهبردی آمریکا و اسرائیل در شرایط پساجنگ و شکنندگی دولت اوست و در عین حال به دنبال ایجاد هماهنگی و کسب حمایت ویژه ترامپ در پرونده های مختلف، از وضعیت آتش بس و نوار غزه گرفته تا روند عادی سازی و نیز تهدید جمهوری اسلامی ایران می باشد. اما مطابق معمول، هم نتانیاهو و هم ترامپ دچار اشتباه محاسباتی شده و گمان می کنند قادر به ایجاد نظم نوین منطقه ای بدون مقاومت هستند. لذا سفر نتانیاهو چیزی فراتر از یک مانور سیاسی و تبلیغاتی نبوده و دستاورد عملی قابل توجهی برای رژیم غاصب در بر نخواهد داشت.
چالش های رژیم صهیونیستی پس از جنگ غزه و لبنان
توافق آتش بس با حزب الله و جنبش حماس، نقطه عطف مهمی در روند منازعه و درگیری بین مقاومت و اشغالگران صهیونیستی محسوب می شود؛ زیرا نخستین پیام آن اعتراف به شکست در برابر دشمنانی است که رژیم غاصب قصد نابودی آنها را داشت. از این منظر اسرائیل در مرحله پسا جنگ با چالش های متعددی در ابعاد مختلف سیاسی ـ اجتماعی، نظامی ـ امنیتی و اقتصادی مواجه است که عبور از آن کار آسانی نخواهد بود. مهمترین چالش سیاسی رژیم صهیونیستی در مرحله پساجنگ تشدید شکاف های داخلی است. احتمال فروپاشی کابینه افراطی بنیامین نتانیاهو، تشکیل کمیته تحقیقات جنگ و نیز کاهش اعتماد جامعه به دولت و شخص نتانیاهو به دلیل ناکارآمدی و ناکامی در تحقق وعده های خود در جنگ (شامل نابودی حماس و حزب الله، آزادی یک جانبه اسرا، کوچ اجباری اهالی غزه و...) از جمله چالش های دشوار رژیم غاصب پس از توافق آتش بس می باشد، به گونه ای که برخی ناظران در موفقیت نتانیاهو در مدیریت مرحله جدید تردید جدی دارند. مهمترین چالش امنیتی رژیم صهیونیستی، قوام و دوام مقاومت چه در لبنان و چه در نوار غزه است. همچنین جنگ اخیر که با درگیری‌های شدید با حماس در نوار غزه آغاز شده و دامنه آن تا درگیری با لبنان کشیده شد، مشکلات اقتصادی متعددی برای اقتصاد رژیم صهیونیستی در پی داشته است. طبق آمار داخلی رژیم صهیونیستی، جنگ اخیر حداقل هزینه مستقیم ۶۶ میلیارد دلاری روی دست تل آویو گذاشته است.