- اعتراف ترامپ به شکست ماشین جنگی صهیونیستها
- منطقه غرب آسیا "فلسطین جدید"
- اعلام رسمی مرگ دیپلماسی یک طرفه
- 4 نکته در مورد یک برکناری پُرحاشیه در دولت ترامپ
- نشست کاخ سفید، زلنسکی زیر فشار و اروپا نگران
- نگاه ابزاری آمریکا به دولت های منطقه؛ تثبیت سلطه و بی ثبات سازی منطقه
- هیدروپولیتیک ایران و ادعاهای نتانیاهو
- پارادوکس امپریالیستی ترامپ و افول هژمونیک آمریکا در گذار به چندقطبی
- فقر قدرت و عبرت اوکراین؛ از کییف تا آلاسکا
- پوتین، زلنسکی و ترامپ؛ سه روایت، یک میز
- جنگ ۱۲ روزه؛ بازمهندسی حافظهاجتماعی و بازآرایی موازنه قوا
- مخالفت روسیه و چین با مکانیسم ماشه؛ دریچهای به دوقطبی تازه قدرت در جهان
- روانشناسی سیاسی پافشاری نتانیاهو بر «اسرائیل بزرگ»
- روانشناسی سیاسی پافشاری نتانیاهو بر «اسرائیل بزرگ»
- واکاوی اهمیت سفر منطقه ای علی لاریجانی
پیروزی مقاومت در جنگ علیه واقعیت
برای تحلیل دقیق نقطه عطفی که امروز با عنوان «آتشبس غزه» شاهد آن هستیم، باید میدان نبرد را بازتعریف کنیم. جنگ دو سال گذشته، صرفاً یک نبرد نظامی بر سر سرزمین نبود؛ این یک «جنگ علیه واقعیت» بود که در آن، جبهه مقاومت موفق شد «زیرساخت مفهومی» پروژه صهیونیستی را منهدم کند. آتشبس، نه یک توافق سیاسی، که گواهی رسمی این انهدام و اعلان پیروزی در میدانی است که با چشم مسلح قابل رؤیت نیست، اما سرنوشت نهایی نبردها را تعیین میکند.
رژیم صهیونیستی به مثابه یک موجودیت، نه بر قدرت نظامی صرف، که بر سه ستون مفهومی استوار بود: اسطوره «شکستناپذیری نظامی»، توهم «مظلومیت و برتری اخلاقی» و دکترین «بازدارندگی راهبردی منطقهای». پیروزی بزرگ مقاومت در این بود که به جای درگیر شدن در یک جنگ فرسایشی صرفاً فیزیکی، هر سه این ستونها را به شکلی سیستماتیک و هماهنگ هدف قرار داد و فرو ریخت. طوفان الاقصی و دو سال نبرد نامتقارن در کوچههای غزه، ستون اول را به سخره گرفت و نشان داد ارتش تا بن دندان مسلح، در برابر اراده رزمندهای که برای شهادت میجنگد، تا چه حد آسیبپذیر است. این شکست، یک شکست نظامی صرف نبود؛ یک فروپاشی در «خودانگاره قدرت» دشمن بود.
ستون دوم، یعنی توهم برتری اخلاقی، با هوشمندی مقاومت در مدیریت میدان روایت، منهدم شد. جنایات وحشیانه و نسلکشی بیپرده در غزه که به صورت زنده برای وجدانهای بیدار جهان مخابره شد، نقاب مظلومیت را برای همیشه از چهره کریه صهیونیسم کنار زد و آن را به منفورترین موجودیت سیاسی جهان تبدیل کرد. این یک پیروزی در جنگ شناختی بود که رژیم را در یک انزوای جهانی بیسابقه گرفتار کرد.
و، اما ستون سوم، یعنی بازدارندگی راهبردی، با ورود هوشمندانه دیگر اجزای محور مقاومت، بهویژه یمن قهرمان، فروپاشید. جبهه یمن با تبدیل دریای سرخ به یک منطقه ممنوعه برای دشمن، ثابت کرد که دوران مصونیت راهبردی اسرائیل برای همیشه به پایان رسیده و هرگونه تجاوز به یک بخش از پیکره مقاومت، کل منطقه را برای اشغالگران به جهنم تبدیل خواهد کرد.
در چنین شرایطی، آتشبس امروز، یک «تنفس راهبردی» برای مقاومت و یک «فرآیند مدیریت مرگ» برای دشمن است. مقاومت این فرصت را به دست آورده تا ضمن بازسازی، پیروزیهای مفهومی خود را در عرصه سیاسی و جهانی تثبیت کند. در مقابل، رژیم صهیونیستی اکنون با یک بحران وجودی روبروست: ارتشی تحقیرشده، جامعهای از هم گسیخته و مشروعیتی در سطح صفر. این توافق، صدای شلیکها را خاموش میکند، اما فرآیند فرسایش درونی و فروپاشی این رژیم را که اکنون زیرساختهای مفهومی خود را از دست داده، سرعت میبخشد. جنگ سخت شاید موقتاً متوقف شده باشد، اما جنگ بر سر واقعیت، با پیروزی قاطع مقاومت به پایان رسیده است.