- اعتراف ترامپ به شکست ماشین جنگی صهیونیستها
- منطقه غرب آسیا "فلسطین جدید"
- اعلام رسمی مرگ دیپلماسی یک طرفه
- 4 نکته در مورد یک برکناری پُرحاشیه در دولت ترامپ
- نشست کاخ سفید، زلنسکی زیر فشار و اروپا نگران
- نگاه ابزاری آمریکا به دولت های منطقه؛ تثبیت سلطه و بی ثبات سازی منطقه
- هیدروپولیتیک ایران و ادعاهای نتانیاهو
- پارادوکس امپریالیستی ترامپ و افول هژمونیک آمریکا در گذار به چندقطبی
- فقر قدرت و عبرت اوکراین؛ از کییف تا آلاسکا
- پوتین، زلنسکی و ترامپ؛ سه روایت، یک میز
- جنگ ۱۲ روزه؛ بازمهندسی حافظهاجتماعی و بازآرایی موازنه قوا
- مخالفت روسیه و چین با مکانیسم ماشه؛ دریچهای به دوقطبی تازه قدرت در جهان
- روانشناسی سیاسی پافشاری نتانیاهو بر «اسرائیل بزرگ»
- روانشناسی سیاسی پافشاری نتانیاهو بر «اسرائیل بزرگ»
- واکاوی اهمیت سفر منطقه ای علی لاریجانی
معمای عجیب سیاست خارجی پاکستان
شاید هیچ کشور دیگری در جهان به جز پاکستان نباشد که همزمان با جمهوری خلق چین و ایالات متحده امریکا روابط راهبردی ایجاد کرده باشد. اساسا خود این دو کشور معمولا در روابط خارجی خود میکوشند اگر در جایی حضور راهبردی دارند کشور رقیب (یعنی چین یا امریکا) حضوری قدرتمند نداشته باشد، اما در مورد پاکستان چنین ملاحظهای را رعایت نکردهاند. همچنین کشورهایی که روابط راهبردی با امریکا دارند از حمایت ولو لفظی جمهوری اسلامی ایران در منازعه با رژیم صهیونیستی اجتناب کرده و نوعا از رژیم صهیونیستی جانبداری کردهاند، اما پاکستان در عرصه سیاسی و دیپلماتیک از جمهوری اسلامی ایران دفاع کرد و البته باز در حرکتی عجیب در همان زمان دونالد ترامپ را به عنوان نامزد جایزه صلح نوبل معرفی کرد! این کلاف تو در تو و عجیب باعث پرسشهای فراوانی نزد تحلیلگران و حتی توده مردم در این رابطه شده است. برای پاسخ به این پرسشها بایستی پیش از هر چیز به نزاع قدیمی و وجودی هند و پاکستان توجه کرد به ویژه در سالهای اخیر که گروهی با عقاید تندورانه هندویی بر هند حاکم شده و رویکردی شبه صهیونیستی را علیه مسلمانان دنبال میکنند هر چند تاریخ و جامعه هند اجازه نداده است که این رویکرد چندان علنی و حاد جلوه کند. در کنار این مسأله باید به خصومت چین و هند و مناقشات مرزی و رقابتهای مختلف این دو توجه کرد و این یعنی انگیزه برای همکاری چین و پاکستان با توجه به دشمن مشترک. این همکاری در جنگ اردیبهشت ماه میان پاکستان و هند ظهور و بروز جالبی داشت و باعث شد پاکستان با تجهیزات عمدتا چینی اش بر هند غلبه نسبی کند.
از سوی دیگر در زمان جنگ سرد هند بیشتر به شوروی تمایل یافت و پاکستان به امریکا و انگلستان و رهبران سیاسی و نظامی پاکستان از آن زمان حمایت غرب را یکی از علل تاب آوری خود در برابر هند دیدهاند. البته در دو دهه اخیر هند و امریکا بسیار به هم نزدیک شدند و میرفت که پاکستان حمایت طولانی مدت غرب را از دست بدهد، اما اتفاقات یکی دو ماه اخیر از جمله وضع تعرفهها علیه هند توسط امریکا ورق را برگرداند و باعث استحکام دوباره روابط اسلام آباد-واشنگتن شد. هرچند روابط خوب هند و اسرائیل و عدم رابطه پاکستان با اسرائیل میتواند بر روابط غرب با این دو در درازمدت و نیز لایههای عمیقتر اثرگذار جدی باشد. (روابط امنیتی-نظامی هند و اسرائیل و کار مشترک برای فعال کردن گروههای بلوچی یک امر خطرناک و جدی است که قاعدتا چراغ سبز ولو نسبی غرب را با خود همراه دارد.)،
اما تاریخ و هویت دینی و فرهنگ پاکستان -یعنی عناصری که شکل دهنده جامعه آن کشور است- سبب اصلی روابط خوب با ایران و برخی از دیگر کشورهای اسلامی نظیر عربستان و نوعی تخاصم با رژیم صهیونیستی است. پاکستان، ایران اسلامی را در سوی غربی خود پشتوانهای در جنگ مقابل هندوان تا بن دندان مسلح و نابودگر در سوی شرقی خود میبیند. اما پاکستان علی رغم همه هنرمندیها در سیاست خارجی خود، در روابط با همسایه شمالی همواره دچار مشکلاتی بوده است. همسایه شکالی یعنی افغانستان از ابتدای تأسیس پاکستان، مرز را تحمیل استعماری انگلستان دانسته و به رسمیت نشناخته است و طرف مقابل یعنی پاکستان نیز معمولا آرامش در افغانستان را به نفع خود ندیده است خصوصا اگر احساس کند هندوستان در حال یافتن جای پایی در افغانستان است. پس مجموعهای از دلایل برای پاکستان و افغانستان وجود دارد که نسبت به یکدیگر رفتار غیر دوستانه داشته باشند. این در حالی است که میتوان دلایل بیشتر و قوی تری برای دوستی دو ملت و دو دولت پیدا کرد، اگر دستهایی از خارج در کار نباشند تا بخواهند میان دو کشور را شکرآب کنند. دستی مانند دست دولت امریکا که بگرام را خواست و حاکمان کابل نه گفتند و اکنون به دنبال فشار آوردن و آسیب زدن به امارت اسلامی از طریق ارتش پاکستان نیز هست و در مخیله خود آسیب خوردن به چین و روسیه و ایران ناشی از تنش در منطقه را نیز میپروراند. ارتش پاکستان که به نوعی حاکم اصلی در پاکستان است ولو با علم به این مسائل و حتی با حفظ روابط راهبردی دیگر با چین و ایران و ... مجبور است تا حدی به بازی امریکا تن بدهد چرا که قطع کمکهای مالی امریکا به این ارتش را غیر ممکن میدانند. پس این مشکلات و تنشها تنها زمانی حل و فصل جدی خواهند شد که سیاستمدارن کشورهای اسلامی خصوصا پاکستان و افغانستان و ایران و نیز روسیه (و کشورهای آسیای مرکزی) و چین و حتی هند به این درک برسند که نیازمند تعاون و همراهی و کنار گذاشتن دلار و هژمونی مالی امریکا هستند و افقهای کلی ارزشمند و تمدنی را جایگزین نگاههای خرد و ناحیه محور و کوتاه مدت کنند.