۱۱:۳۰
۱۴۰۴/۰۸/۰۴
واقعیت امپریالیسم؛

بازتاب های امپریالیسم در ترکیه

بازتاب های امپریالیسم در ترکیه
امپریالیسم محصول یک تئوری توطئه نیست؛ بلکه یک حقیقت است، یک واقعیت محسوب می‏شود. انکار یا کوچک شمردن واقعیت امپریالیسم، مانع پیشرفت بشر می‌شود. در امپراتوری‌های گذشته نظیر روم، بیزانس و عثمانی، امپریالیسم خود را از طریق اشغال سرزمین‌های دیگر با زور اسلحه و سربازان و الحاق آنها به قلمرو امپراتوری نشان داد. پس از قرون وسطی، رژیم‌های سلطنتی در بریتانیا، اسپانیا، فرانسه، ایتالیا و پرتغال با ایجاد مستعمرات در قاره آمریکا، آفریقا و آسیا، از طریق زور اسلحه و سربازان و با همکاری همدستان منطقه‌ای خود، به امپریالیسم خود ادامه دادند.
نویسنده :
دکتر حسن صادقیان تحلیلگر مسائل سیاسی ترکیه و قفقاز
کد خبر:
۳۴۱۹

امپریالیسم محصول یک تئوری توطئه نیست؛ بلکه یک حقیقت است، یک واقعیت محسوب می‏شود. انکار یا کوچک شمردن واقعیت امپریالیسم، مانع پیشرفت بشر می‌شود. در امپراتوری‌های گذشته نظیر روم، بیزانس و عثمانی، امپریالیسم خود را از طریق اشغال سرزمین‌های دیگر با زور اسلحه و سربازان و الحاق آنها به قلمرو امپراتوری نشان داد.

پس از قرون وسطی، رژیم‌های سلطنتی در بریتانیا، اسپانیا، فرانسه، ایتالیا و پرتغال با ایجاد مستعمرات در قاره آمریکا، آفریقا و آسیا، از طریق زور اسلحه و سربازان و با همکاری همدستان منطقه‌ای خود، به امپریالیسم خود ادامه دادند.

پس از انقلاب صنعتی قرن نوزدهم و توسعه سرمایه‌داری و با گسترش جنبش‌های استقلال‌طلبانه، مستعمرات شروع به ناپدید شدن کردند و امپریالیسم شکل جدیدی به خود گرفت. این شکل جدید امپریالیسم را می‌توان امپریالیسم مدرن نیز نامید. امپریالیسم مدرن را می‌توان در سه دسته خلاصه کرد:

۱) تکه‌تکه کردن، تقسیم کردن و کشاندن کشور‌ها به جنگ داخلی بر اساس مذهب، فرقه و هویت قومی، همانطور که از دهه ۱۹۸۰ در کشور‌هایی مانند لبنان، افغانستان، عراق، سوریه و لیبی اتفاق افتاده است.

۲) روی کار آوردن دولت‌هایی که با انجام عملیات نظامی یا کودتا به امپریالیسم خدمت می‌کنند، همانطور که از دهه ۱۹۵۰ در کشور‌هایی مانند گواتمالا، کوبا، شیلی، نیکاراگوئه، السالوادور، آرژانتین، اروگوئه، پاراگوئه، برزیل، ویتنام، ترکیه و عراق اتفاق افتاده است.

۳) از بین بردن بخش دولتی با همکاری همدستان محلی، تصرف دارایی‌های اقتصادی و منابع طبیعی کشور از طریق خصوصی‌سازی و تضمین فروپاشی عدالت اقتصادی و اجتماعی، آموزش و پرورش و سیستم‌های مراقبت‌های بهداشتی، همانطور که از دهه ۱۹۵۰ در بسیاری از کشور‌های جهان اتفاق افتاده است.

نیروی پیشرو امپریالیسم مدرن، ایالات متحده است؛ نیرو‌های محرکه آن بریتانیا و اتحادیه اروپا هستند. ناتو نیروگاه نظامی امپریالیسم است. از آنجا که امپریالیسم مدرن خود را بهتر از امپریالیسم کلاسیک از طریق ارتباطات، فناوری و تبلیغات پنهان می‌کند، اکثر مردم از خدمت آنها به امپریالیسم بی‌اطلاع هستند. امپریالیسم در احزاب سیاسی، رسانه‌ها، دانشگاه‌ها و سازمان‌های جامعه مدنی سازماندهی شده است و حتی افراد تحصیل‌کرده نیز به راحتی در دام آن می‌افتند. امپریالیسم دائماً خود را آشکار می‌کند، اما عموماً این کار را با نقاب زدن و استتار خود انجام می‌دهد. در حال حاضر آنچه در دستور کار امپریالیسم مدرن است و آن را با همکاری نیرو‌های اقماری خود پیش می‏برد گزینه «سوم» است که در یادداشت حاضر با تمرکز بر کشور ترکیه مورد بررسی قرار داده شده است:

ترکیه حداقل طی دو دهه اخیر، به کشور اقدامات و تحولات حساس‏برانگیز و تحرک‏آفرین زیادی در عرصه داخلی و خارجی تبدیل شده است که از نگاه صاحبنظران مختلف بازتاب‏ نوینی از نفوذ امپریالیسم در ترکیه محسوب می‏شود. نمونه اخیر آن پرونده صلح کردی است که در دستور کار دولت حاکم بر ترکیه است؛ پروژه‏ای که قرار است با همکاری ساختار حاکم و بخشی از بلوک اپوزیسیون جامه عمل بپوشد.

در بخش اپوزیسیون نیرو‌ها و شاخه‏های وابسته به این پروژه، نظیر حزب دموکراتیک خلق (DEM)، با تشویق حزب عدالت و توسعه و حزب حرکت ملی - شاخه‌های ساختاری امپریالیسم در ترکیه – تلاش می‌کند جلسات گروه پارلمانی که به پیشنهاد ساختار حاکم در دستور کار است را به عرصه‌ای برای حمایت از عبدالله اوجالان، بنیانگذار سازمان تروریستی پ. ک. ک، تبدیل کند. طرفه آن است که اخیراً یکی از اعضای پارلمان DEM از دولت حزب عدالت و توسعه (AKP) خواسته است تا در رسانه‌هایی که از «روند صلح» و عبدالله اوجالان انتقاد می‌کنند، مداخله کند. این درحالی است که همین گروه‏ها تا چندی پیش لباس اپوزیسیون بر تن داشتند و از ساختار حاکم به جهت عدم رعایت اصول دموکراتیک فریاد عدالتخواهی و دموکراسی سر می‏دادند.

اما نکته مهم‏تر به ماهیت ساختار حاکم بر ترکیه برمی‏گردد؛ به نظر می‏رسد اولاً به جهت ماهیت چند‏رگه‏ای و ترکیبی ساختار حاکم بر ترکیه، ثانیاً، به جهت شخصیت و روحیه متزلزل و شناور رهبران و ثالثاً به جهت ارتباطات و معادلات سیاسی و اقتصادی کشور ترکیه با جهان غرب (و رژیم اسرائیل) و ... این وابستگی به امپریالیسم عمیق و نهادینه شده است و ساختار تلاش می‏کند با از بین بردن بخش دولتی با همکاری همدستان محلی، تصرف دارایی‌های اقتصادی و منابع طبیعی کشور از طریق خصوصی‌سازی و تضمین فروپاشی عدالت اقتصادی و اجتماعی، آموزش و پرورش و ... به نوعی نقش امپریالیسم مدرن در قالب منطقه‏ای و نیمه‏پیرامونی را بازی کند.

شگفت آنکه، در این بازی و نقش‏آفرینی، فسادِ اقتصادی و فرهنگی، فراسوی کارگزاران یا وابستگانِ مستقیم حکومت دامن می‌گسترد. طوریکه، هویت و موفقیت بخش عمده‌ای از مردم عادی، وامدارِ انواع فساد‌های ساختاری است. منافعی که طبقات گوناگون، ولو ناراضی و منتقد دولت، از فساد دولتی می‌برند آنها را با زنجیره‌ای نامرئی به رژیم متّصل و مقیّد می‌سازد. روند که به وضوح در ترکیه فعلی شاهد هستیم و منافع طبقات گوناگون ولو اپوزیسیون با ساختار حاکم گره خورده است.

بعلاوه، به جهت آنکه در این نوع رژیم‏ها تعلق یا تعهد طبقاتی وجود ندارد؛ بدین رو، می‌توانند منافعی مشترک یا ائتلافی مصلحتی با هریک از طبقات و گروه‌های اجتماعی داشته باشند. همچنین، دلزدگی و سرخوردگی از حکومت نیز منحصر به طبقه‌ای خاص نیست. ائتلاف‌های سیاسی به گروه‌ها و نهاد‌های درون قدرت محدود نیست و برخی از نهاد‌های حکومت، متحدّ نیرومندِ نهاد‌ها و اقتدار‌های اجتماعی، مانند نهادِ مذهبی، به شمار می‌آیند. در نتیجه، دولت به تنهایی تصمیم‌گیرنده مطلق نیست و نهاد‌های مقتدری بیرون از دولت بر روندِ تصمیم‌گیری‌ها اثر می‌گذارند.

این کشور‌ها با نوعی اقتصاد سرمایه‌داری رانتی اداره می‌شوند. ثروت به صورت بی‌قاعده‌ای میان نخبگانِ قدیم و جدیدِ نظام سیاسی مدام تقسیم می‌شود. نخبگانِ جدید از سازوکارِ قانونی برای دولتی کردن موقتِ ثروت خصوصی استفاده می‌کنند تا دوباره آن را به سودِ خود و مشتریان‌شان خصوصی کنند.

بعلاوه، دورنمای ایدئولوژی سیاسی اینگونه رژیم‏ها با توجه به بحران‏های عدیده داخلی، چشم‏انداز مبهم رهبران، و همچنین وزن‏کشی جریان‌های مختلف مدعی قدرت در داخل و. با عدم قطعیت‏هایی مواجه است که تنها در انعکاس و بازتاب‏های امپریالیسم معنا و تعبیر می‏یابد.

کلام آخر

امپریالیسم مدرن به رهبری ایالات متحده آمریکا، تلاش می‏کند در کشور‌هایی که فضای ساختاری و کارگزاری برای پیاده کردن ابزار‌های امپریالیسم وجود دارد با از بین بردن بخش دولتی با همکاری همدستان محلی، تصرف دارایی‌های اقتصادی و منابع طبیعی کشور از طریق خصوصی‌سازی و تضمین فروپاشی عدالت اقتصادی و اجتماعی، آموزش و پرورش و ... همچنان منافع‏ خود را تأمین و سلطه‏اش را بقاء ببخشد. در ترکیه در حال حاضر چنین فضا و پتانسیلی در عرصه ساختار و کارگزاری وجود دارد و این مسئله در صورت تداوم، شاکله سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، دینی و ... این کشور را نابود خواهد کرد.

گزارش خطا