سیاست خارجی پاکستان؛
در زمان جنگ سرد هند بیشتر به شوروی تمایل یافت و پاکستان به امریکا و انگلستان و رهبران سیاسی و نظامی پاکستان از آن زمان حمایت غرب را یکی از علل تاب آوری خود در برابر هند دیده اند. البته در دو دهه اخیر هند و امریکا بسیار به هم نزدیک شدند و می رفت که پاکستان حمایت طولانی مدت غرب را از دست بدهد اما اتفاقات یکی دو ماه اخیر از جمله وضع تعرفه ها علیه هند توسط امریکا ورق را برگرداند و باعث استحکام دوباره روابط اسلام آباد-واشنگتن شد. هرچند روابط خوب هند و اسرائیل و عدم رابطه پاکستان با اسرائیل می تواند بر روابط غرب با این دو در درازمدت و نیز لایه های عمیق تر اثرگذار جدی باشد. (روابط امنیتی-نظامی هند و اسرائیل و کار مشترک برای فعال کردن گروه های بلوچی یک امر خطرناک و جدی است که قاعدتا چراغ سبز ولو نسبی غرب را با خود همراه دارد.)
کد خبر: ۳۴۲۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۸/۰۴
چین و پرونده غرب آسیا؛
خاورمیانه در طول یک قرن گذشته همواره کانون تنشها و بازآراییهای راهبردی ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی بوده است. حال نیز در شرایطی که ایالات متحده آمریکا و متحدان منطقهای آن با محوریت اسرائیل از طرحهایی برای مهندسی یک «نظم نوین» امنیتی سخن میگویند و در همین راستا منطقه را غرق در چالشهای جدیدی مانند جنگ 12 روزه کردهند، نگاهها بهسوی بازیگری تعیینکننده اما رازآلود یعنی جمهوری خلق چین، معطوف شده است. حضور فزاینده پکن در منطقه، که با رشد خیرهکننده اقتصادی و نفوذ دیپلماتیک همراه شده، این پرسش بنیادین را برای سیاستگذاران خاورمیانه مطرح میسازد که ماهیت واقعی راهبرد چین در قبال خاورمیانه چیست و این قدرت نوظهور در برابر تحولات شتابان و طرحهای امنیتی غربمحور چه واکنشی نشان خواهد داد؟ آیا چین صرفاً یک شریک اقتصادی عملگراست، قدرتی تجدیدنظرطلب که به دنبال برهم زدن ساختارهای موجود است، یا بازیگری که الگوی متفاوتی از کنشگری را مبتنی بر منطقی متفاوت دنبال میکند؟
پاسخ به این پرسش مهم، مستلزم عبور از تحلیلهای سطحی و درک عمیقتر منطق حاکم بر سیاست خارجی پکن است. برخلاف تصور رایج که چین را یا یک بازیگر منفعل یا یک قدرت تهاجمی تمامعیار میبیند، راهبرد این کشور نه بر پایه تقابل مستقیم و پرهزینه با نظم موجود، بلکه بر مبنای یک اصلاحگرایی عملگرایانه و صبورانه استوار است. این رویکرد، که ریشههای عمیقی در جهانبینی فلسفی و تجربیات تاریخی چین دارد، به دنبال افزایش وزن و نفوذ در ساختارهای فعلی و همزمان، ایجاد نهادها و ائتلافهای موازی است. از این منظر، خاورمیانه برای چین نه یک هدف غایی و ارزشی، بلکه یکی از مهمترین عرصهها برای پیشبرد اهداف جهانی آن یعنی تأمین امنیت انرژی، گسترش کریدور کمربند و جاده (BRI) و به چالش کشیدن هژمونی غرب در قامت رهبر خودخوانده «جنوب جهانی» است. بنابراین، انتظار مداخله نظامی جدی و ایفای نقش به عنوان یک ضامن امنیتی قاطع در بحرانهای حاد منطقه، با ماهیت راهبرد جهانی و محتاطانه پکن همخوانی ندارد و میتواند به یک خطای محاسباتی راهبردی برای بازیگران منطقهای منجر شود.
کد خبر: ۳۲۲۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۶/۱۶
مذاکرات ایران و آمریکا؛
کد خبر: ۲۶۲۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۰۸
آمریکا و منطقه؛
کد خبر: ۲۴۸۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۰۵