- اعتراف ترامپ به شکست ماشین جنگی صهیونیستها
- منطقه غرب آسیا "فلسطین جدید"
- اعلام رسمی مرگ دیپلماسی یک طرفه
- 4 نکته در مورد یک برکناری پُرحاشیه در دولت ترامپ
- نشست کاخ سفید، زلنسکی زیر فشار و اروپا نگران
- نگاه ابزاری آمریکا به دولت های منطقه؛ تثبیت سلطه و بی ثبات سازی منطقه
- هیدروپولیتیک ایران و ادعاهای نتانیاهو
- پارادوکس امپریالیستی ترامپ و افول هژمونیک آمریکا در گذار به چندقطبی
- فقر قدرت و عبرت اوکراین؛ از کییف تا آلاسکا
- پوتین، زلنسکی و ترامپ؛ سه روایت، یک میز
- جنگ ۱۲ روزه؛ بازمهندسی حافظهاجتماعی و بازآرایی موازنه قوا
- مخالفت روسیه و چین با مکانیسم ماشه؛ دریچهای به دوقطبی تازه قدرت در جهان
- روانشناسی سیاسی پافشاری نتانیاهو بر «اسرائیل بزرگ»
- روانشناسی سیاسی پافشاری نتانیاهو بر «اسرائیل بزرگ»
- واکاوی اهمیت سفر منطقه ای علی لاریجانی
پروژه سوریه سازی ایران
در سال 2011 میلادی و همزمان با بحث بیداری اسلامی در کشورهای منطقه و شمال آفریقا، اعتراض هایی در مناطق جنوبی سوریه و استان درعا شروع شد و همین شرایطی را برای سواستفاده برخی بازیگران خارجی فراهم کرد که با موج سواری بر روی این اعتراض ها، شرایطی را فراهم آوردند که جنگ داخلی بر این کشور تحمیل شود. شبیه همین سناریو نیز در ذهن طراحان خارجی برای ایجاد آشوب و اغتشاش در ایران بود که با جرقه ی اعتراضی در یکی از استان های کشور و سپس تسری آن به سایر استان ها شرایط را برای ایجاد جنگ داخلی در ایران فراهم کنند.
در این راستا دکتر هوشنگ امیراحمدی، مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه در آمریکا گفت:«کشورها و سازمانها پشت پرده اعتراضات و آشوبها در ایران هستند.تلویزیونها مخصوصا شبکه اینترنشنال در لندن رسما برای تجزیه ایران فعالیت میکنند؛ به اسم مسأله زن میخواهند ایران را نابود کنند، هدفشان سوریه کردن ایران است!»
ذکر چند نکته پیرامون مسائل فوق الزامی است:
باتوجه به این مباحث و نکات، دشمن از تکرار سناریوی سوریه علیه ایران چند هدف خاص را دنبال می کنند:
1- تضعیف ایران در سطح منطقه ای و مشغول سازی در درون مرزها: این گزاره بارها توسط آمریکایی ها و هم پیمانان منطقه ای آن مطرح شده است که جنگ را باید به داخل مرزهای ایران و درون ایران کشاند. برای تحقق این امر دشمن بر روی دو گزاره تمرکز ویژه ای کرده است: اول؛ ایجاد شکاف های قومی و مذهبی و افزایش گسست های اجتماعی؛ دوم؛ حمایت از گروه های تروریستی برای ایجاد جنگ داخلی.
2- تبدیل ایران از یک بازیگر پیشرفته به بازیگر وابسته: سوریه تا قبل از بحران سال 2011 میلادی در مسیر پیشرفت و آبادانی قرار داشت و بعد از وقوع بحران به یک کشور جنگ زده تبدیل شده که بازسازی آن سال های طولانی زمان می برد. سناریویی که در ذهن محور غربی- عبری- عربی برای ایران تدوین شده بود، تبدیل ایران پیشرفته و قوی به ایران ضعیف و شکننده بود که توانایی مقابله با تهدیدها را نداشته باشد و همین به عاملی برای ضربه پذیری ایران تبدیل شود.
۳- تغییر معادلات منطقه ای و بین المللی: غربی ها به این باور رسیده اند که ایران یکی از قدرت های مهم منطقه ای و حتی جهانی است و این را در موارد مختلفی اعم از اقتصادی، انرژی، نظامی و سیاسی مشاهده کرده اند. به عنوان مثال در بحث انرژی، امروزه ایران علاوه بر اینکه یک کشـور تولید کننده در این زمینه است، به عنوان یک بازیگر تاثیر گذار نیز در این عرصه فعالیت دارد. در عرصه نظامی نیز همین وضعیت وجود دارد و ایران به عنوان یک قدرت نظامی برتر در سطح جهانی از آن یاد می شـود. این موارد باعث شده که آمریکایی ها علت اصلی شکست های خود را در سطح منطقه ای و جهانی، ایران معرفی کنند و برای مقابله با آن از هر حربه و طرحی استفاده کنند.
دشمن اکنون تمام توان خود را به کار گرفته است که با ایجاد بحران های خودساخته و ایجاد آشوب و اغتشاش شرایط را برای افزایش ضربه پذیری علیه ایران و گروه های مقاومت فراهم کند، اما وقایع اخیر در سطح منطقه ای(در عراق، لبنان و یمن) نشان داد که این تحرکات و اغتشاش ها هیچ اثری بر روند محور مقاومت نگذاشته است.