۱۳:۴۳
۱۴۰۴/۰۸/۰۶
تهدید حمله احتمالی آمریکا؛

سیاست خارجی آمریکا و چین در آرژانتین و ونزوئلا

سیاست خارجی آمریکا و چین در آرژانتین و ونزوئلا
در چارچوب رقابت بزرگ قدرت‌ها، سیاست خارجی آمریکا و چین در آمریکای لاتین بر پایه اقتصاد سیاسی استوار است. آمریکا با ابزارهای فشار اقتصادی و حمایت سیاسی، به دنبال حفظ هژمونی منطقه‌ای خود است، در حالی که چین از طریق سرمایه‌گذاری‌های زیرساختی و تجاری، نفوذ نرم خود را گسترش می‌دهد. این رقابت در آرژانتین و ونزوئلا برجسته است، جایی که اقتصادهای بحران‌زده این کشورها به عنوان میدان‌های استراتژیک عمل می‌کنند.
نویسنده :
حامد ناصری کارشناس مسائل بین الملل
کد خبر:
۳۴۳۳

در چارچوب رقابت بزرگ قدرت‌ها، سیاست خارجی آمریکا و چین در آمریکای لاتین بر پایه اقتصاد سیاسی استوار است. آمریکا با ابزار‌های فشار اقتصادی و حمایت سیاسی، به دنبال حفظ هژمونی منطقه‌ای خود است، در حالی که چین از طریق سرمایه‌گذاری‌های زیرساختی و تجاری، نفوذ نرم خود را گسترش می‌دهد. این رقابت در آرژانتین و ونزوئلا برجسته است، جایی که اقتصاد‌های بحران‌زده این کشور‌ها به عنوان میدان‌های استراتژیک عمل می‌کنند.

در آرژانتین، دولت خاویر میلی با سیاست‌های ریاضتی و گرایش به بازار آزاد، به عنوان متحد آمریکا عمل کرده و تلاش می‌کند وابستگی به چین را کاهش دهد. در مقابل، چین با سرمایه‌گذاری بیش از ۱۴ میلیارد دلار در پروژه‌های منابع طبیعی و زیرساخت‌ها، جایگاه خود را به عنوان دومین شریک تجاری آرژانتین تثبیت کرده است. در ونزوئلا، آمریکا با تحریم‌های اقتصادی و تهدید‌های نظامی، حکومت نیکلاس مادورو را تحت فشار قرار داده تا تغییرات سیاسی ایجاد کند، در حالی که چین با وام‌های کلان و حمایت دیپلماتیک، اقتصاد نفتی این کشور را حمایت می‌کند و از آن به عنوان پایگاهی برای مقابله با نفوذ غربی استفاده می‌برد.

انتخابات میان‌دوره‌ای آرژانتین در ۲۶ اکتبر ۲۰۲۵، که حزب "آزادی پیش می‌رود" میلی با کسب حدود ۴۱ درصد آرا پیروزی قاطعی به دست آورد، تحولات منطقه‌ای را تحت تأثیر قرار داد. این پیروزی، کرسی‌های حزب میلی را در مجلس نمایندگان و سنا افزایش داد و امکان ادامه سیاست‌های ریاضتی و وتو مصوبات مخالفان را فراهم کرد. از دیدگاه استراتژیک، این نتیجه نفوذ آمریکا را تقویت کرد، زیرا دونالد ترامپ با حمایت مالی ۲۰ میلیارد دلاری و تهدید عدم کمک در صورت شکست میلی، آرژانتین را به سمت ائتلاف نزدیک‌تر با واشنگتن سوق داد. در مقابل، چین که با قرارداد‌های استانی نفوذ خود را حفظ کرده، ممکن است با چالش‌های بیشتری رو‌به‌رو شود، زیرا میلی آشکارا مخالف گسترش حضور پکن است. این تحول، توازن قدرت اقتصادی در نیم‌کره جنوبی را به نفع آمریکا تغییر می‌دهد و می‌تواند الگویی برای دیگر کشور‌ها باشد.

در ونزوئلا، تهدید حمله احتمالی آمریکا تحت رهبری ترامپ، که با حضور ناو‌های جنگی در آب‌های کارائیب و اظهارات سناتور‌هایی مانند ریک اسکات و لیندسی گراهام همراه است، ریسک‌های استراتژیک بالایی دارد. این تهدیدها، که به بهانه مبارزه با مواد مخدر مطرح می‌شوند، می‌توانند به مداخله نظامی منجر شوند و حکومت مادورو را سرنگون کنند. چنین اقدامی، اقتصاد سیاسی منطقه را دگرگون می‌کند، زیرا چین به عنوان بزرگ‌ترین طلبکار ونزوئلا (با وام‌های نفتی)، منافع خود را در خطر می‌بیند و ممکن است حمایت از مادورو را افزایش دهد. تأثیر این تحولات بر کوبا، به عنوان متحد ایدئولوژیک ونزوئلا، چشمگیر است؛ حذف احتمالی مادورو می‌تواند زنجیره حمایتی سوسیالیستی را قطع کند و کوبا را در برابر فشار‌های آمریکا آسیب‌پذیرتر سازد، همان‌طور که اسکات پیش‌بینی کرده پایان حکومت کوبا را به دنبال دارد. با این حال، ریسک‌های مداخله نظامی، مانند خستگی عمومی از جنگ‌ها و واکنش‌های ضدآمریکایی در آمریکای لاتین، ممکن است آمریکا را به سمت دیپلماسی سوق دهد. نظیر آنچه آمریکا در مذاکرات با چین تا دهم آبان ماه در پی آن است.

در نهایت، این رویداد‌ها نشان‌دهنده تغییر در سیاست خارجی منطقه‌ای هستند: پیروزی میلی در آرژانتین، هژمونی اقتصادی آمریکا را تقویت می‌کند، در حالی که تنش در ونزوئلا می‌تواند به بحران‌های ژئوپلیتیک گسترده‌تری منجر شود و کوبا را به عنوان نقطه ضعف زنجیره چپ‌گرا، تحت تأثیر قرار دهد. این رقابت، اقتصاد سیاسی آمریکای لاتین را به عنوان عرصه‌ای برای آزمون استراتژی‌های بزرگ قدرت‌ها تبدیل کرده است.

گزارش خطا