- اعتراف ترامپ به شکست ماشین جنگی صهیونیستها
- منطقه غرب آسیا "فلسطین جدید"
- اعلام رسمی مرگ دیپلماسی یک طرفه
- 4 نکته در مورد یک برکناری پُرحاشیه در دولت ترامپ
- نشست کاخ سفید، زلنسکی زیر فشار و اروپا نگران
- نگاه ابزاری آمریکا به دولت های منطقه؛ تثبیت سلطه و بی ثبات سازی منطقه
- هیدروپولیتیک ایران و ادعاهای نتانیاهو
- پارادوکس امپریالیستی ترامپ و افول هژمونیک آمریکا در گذار به چندقطبی
- فقر قدرت و عبرت اوکراین؛ از کییف تا آلاسکا
- پوتین، زلنسکی و ترامپ؛ سه روایت، یک میز
- جنگ ۱۲ روزه؛ بازمهندسی حافظهاجتماعی و بازآرایی موازنه قوا
- مخالفت روسیه و چین با مکانیسم ماشه؛ دریچهای به دوقطبی تازه قدرت در جهان
- روانشناسی سیاسی پافشاری نتانیاهو بر «اسرائیل بزرگ»
- روانشناسی سیاسی پافشاری نتانیاهو بر «اسرائیل بزرگ»
- واکاوی اهمیت سفر منطقه ای علی لاریجانی
چرا فعالسازی مکانیسم ماشه اشتباه راهبردی اروپا بود؟
«اروپا با فعال کردن مکانیسم ماشه، عملا آخرین برگ خود در معادله هستهای ایران را رو کرد. این رویکرد اروپا بدون تردید، ماهیت پرونده هستهای ایران برای غرب را پیچیدهتر از قبل خواهد کرد. در این شرایط، اروپا در معادله هستهای ایران، به جای اینکه یک گام به جلو برداشته باشد، عملا یک گام به عقب حرکت کرده است. اکنون ایران توان هستهای خود را حفظ کرده، اما هیچ اطلاعات روشنی در مورد ذخیره اورانیوم غنی شده ایران و یا تجهیزات و پرسنل هستهای ایران وجود ندارد.»
طنینسنتر؛ در روزهای گذشته، موضوع فعالسازی مکانیسم ماشه از سوی تروئیکای اروپایی علیه ایران و تهدیدات سه کشور اروپایی با محوریت اینکه ایران باید در بازه زمانی ۳۰ روزه اجرایی شدن مجدد تحریمهای سازمان ملل علیه ایران، در حوزه پرونده هستهای خود با غرب به یک توافق هستهای برسد، با بازتابهای گستردهای مواجه شده و دیدگاههای مختلفی در مورد آن ارائه میشود.
تا به اینجای کار، ایران این مساله را روشن کرده که قصد ندارد تسلیم فشارهای اروپاییها شود و اساسا غرب و آژانس بین المللی انرزی اتمی باید این مساله را متوجه شوند که تعامل ایران در مورد پرونده هستهای خود تفاوتهایی زیادی با دوره قبل از تحمیل جنگ ۱۲ روزه به کشورمان دارد. به هر حال، غرب این تحلیل را دارد که باید ایران را به تسلیم و عقب نشینی وادار کند و ایران بر این باور است که، چون در موضع حق است و در برابر تجاوز ایستاده و از حقوقش دفاع کرده و میکند، دلیلی برای عقبنشینی و تسلیمشدن وجود ندارد.
با این همه، بسیاری حتی در غرب به طور خاص این گزاره را مورد اشاره قرار میدهند که جنس کنشگری اروپاییها در فعال سازی مکانیسم ماشه علیه ایران، حداقل به ۳ دلیل عمده، یک اشتباه راهبردی برای خودِ اروپاییها بوده است.
اول اینکه همانطور که به تازگی نشریه وال استریت ژورنال در گزارشی پُرسر و صدا به آن اشاره کرده، اروپا روز به روز با کاهش وزن خود در قالب معادلات بین المللی رو به رو است. موضوعی که مخصوصا در قضیه جنگ اوکراین به صریحترین شکل ممکن خود را به نمایش گذاشته و این واقعیت بر همگان آشکار شده که اساسا اروپا بدون حمایت و حضور آمریکا، هیچ شانسی برای تقویت وزن اوکراین در جنگ با روسیه ندارد. موضوعی که تا حد زیادی اروپاییها را به کوتوله سیاسی در قالب معادلات بین المللی تبدیل کرده است.
حال کنشگری اروپا از این زاویه علیه ایران، یک پالس جدی از تضعیف بیش از پیش موقعیت اروپا در جهان را به ذهن مخابره میکند. دلیل این مساله هم روشن است، زیرا ایران یک قدرت منطقهای است و اروپا برای حراست از منافع و امنیت ملی خود به تعامل با این کشور نیاز دارد. این در حالی است که فعال سازی مکانیسم ماشه علیه ایران، تا حد زیادی این فضا را تغییر داده و واقعیتهای تازهای را پیش روی اروپاییها قرار داده است.
نکته دوم اینکه ایران همواره در سیاستهای خود به ویژه در حوزه نظامی و امنیتی، برخی ملاحظات اروپا را به نشانه احترام رعایت میکرد. شاید عینیترین نمود این مساله را بتوان در بُرد موشکهای ایرانی مشاهده کرد. با این حال، تشدید حرکات خصومتآمیز اروپا علیه ایران به ویژه در پرونده مکانیسم ماشه، سبب شده تا تهران نیز در مدت اخیر به نحو ملموس و معناداری از تواناییهای موشکی خود و افزایش بُرد موشکهای ایرانی پردهبرداری کند. معادلهای که از چشم اندازی کلان، نویدبخش مشکلات راهبردی تازه برای اروپا است؛ و نکته سوم اینکه اروپا با فعال کردن مکانیسم مشاه، عملا آخرین برگ خود در معادله هستهای ایران را رو کرد. این رویکرد اروپا بدون تردید ماهیت پرونده هستهای ایران برای غرب را پیچیدهتر از قبل خواهد کرد. در این شرایط، اروپا در معادله هستهای ایران، به جای اینکه یک گام به جلو برداشته باشد، عملا یک گام به عقب حرکت کرده است. اکنون ایران توان هستهای خود را حفظ کرده، اما هیچ اطلاعات روشنی در مورد ذخیره اورانیوم غنیشده ایران و یا تجهیزات و پرسنل هستهای ایران وجود ندارد.
به بیان ساده تر، اگرچه اروپا آخرین کارت خود علیه ایران را رو کرد، اما ایران هنوز کارتهای زیادی برای روکردن دارد که این مساله یک شکست راهبردی برای اروپاییها و به طور کلی مجموعه غرب است. بیراه نیست که میبینیم برخی منابع در غرب به این مساله اشاره دارند که اروپا در به در به دنبال آن است تا راهی بیابد و زمان فعال سازی مکانیسم ماشه را تمدید و از این رهگذر، فضای دیپلماسی در قالب پرونده هستهای ایران را حفظ کند.